نمایش موارد بر اساس برچسب: هما گویا

سی و یک نما- دومین فیلم بخش مسابقه جشنواره فجر با محوریت شخصیت "شهید علی هاشمی" اشک هور است که امروز برای اهالی رسانه و منتقدین در برج نمایش درآمد.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - یوسف اصلانی را خوب می شناسیم. همانی که دغدغه‌اش بچه‌های رها شده و معلول است و خانه‌ی امنی دارد به نام "بهشت امام رضا" تا برایشان پدری کند. او آرزوهای دست نیافتنی بچه‌های محروم از خانواده و یا معلولین بی سرپرست را دست‌یافتنی کرده البته یقینا با چنگ و دندان و  حمایت  مردم ما که مهربان بودن را بلدند فقط نیاز به تلنگر دارند.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - پس  از پخش اولین قسمت برنامه «۱۰۰۱»، مخاطبان این برنامه در فضای مجازی واکنش‌های بسیاری نشان دادند که به‌نظر قابل تحسین است. اینکه تلنگری شد تا به خود بیاییم و ببینیم "خندوانه" چقدر به عنوان یک برنامه‌ی سرگرم‌کننده و شاد وقت ما را پُر می‌کرد و ما در پاسخ به لحظات خوشی که با این برنامه داشتیم با رامبد جوان چه کردیم.

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - سالگرد درگذشت استاد پرویز پورحسینی است و من بار دیگر این خاطره را با خود مرور می‌کنم...

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - سالها پیش، شاید پانزده، شانزده سال پیش از این، برای فیلم "آینه‌های روبه‌رو" به کارگردانی"نگار آذربایجانی" و با بازی شایسته ایرانی و غزل شاکری مطلبی نوشتم. یادش گرامی خانم "فرشته طائرپور" تهیه‌کننده‌ی فیلم که چقدر با تیتر من منقلب شده بودند. اسم کارآکتر اصلی فیلم که ترنس بود "آدینه" است و من به یک آن به این اندیشیدم که در هر تقویمی که هفت روز دارد، یک روز نه زوج محسوب می‌شود و نه فرد. این روز تکلیف خودش را در تقویم نمی‌داند و برای همین "روز تعطیل" محسوب می‌شود، با رنگ قرمز. در حالی که این روز هویت دارد و یا بهتر بگویم هویت می‌طلبد.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - "دهه‌شصت" ترکیب دو واژه با یک مفهوم که شاه‌کلید فیلم‌هایی چون زودپز است، روایت عجیبی دارد. جنگِ در اولویت از یک سو و اختلاف عقیده‌ها و سختگیری‌های نامتعارف در سبک زندگی از سوی دیگر موجب شده تا مردم ایران روزگارِ غریبی را تجربه کنند، گر چه انگار، با هم در همه چیز اختلاف داشتیم اما فاصله‌ها و دلتنگی‌ها کمتر از امروز بود و از قضا دلمان خوش‌تر و معرفت‌مان بیشتر. انگار آن روزها اوج خلاف می‌شد احتکار چند گونی برنج و روغن و بساط دود و دم و نوارِ بتاماکس و این آخرهاش هم وی‌اچ‌اس.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما _ آقای بهمنی که دوباره سکته کردند و این بار گسترده تر و با خونریزی شدید، جراحی شدند و به کما رفتند و به دستگاه وصل شدند می‌دانستیم که او راهی شده تا به دریا برسه و ماهی بشه. حالا این تعارف‌های همیشگی هم بود مثل  دعا کنید و با آرزوی سلامتی و ...که راستش را بخواهید از آن تعارف‌های نخ‌نما شده و بعد از خبر فوت ایشان ابراز شوک شدن نخ‌نماتر.

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما - در تمام لحظاتی که مبارزه می‌کردی و ما نفس را در سینه حبس کرده بودیم و با ثانیه‌هایی که به کندی می‌گذشت، می‌شمردیم لحظات رسیدن به پیروزی تو را؛ بودند کسانی که آرزوی باخت تو را داشتند و چه تلخ که ایرانی هم بودند.

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما - در انتهای یک ظهر جمعه؛ انتهایِ "در انتهای شب"  را دیدم. سریالی که نُه هفته نه با نگاه تخصصی بلکه با اشتیاقی زنانه دنبال می‌کردم. یک قصه‌ی کاملا زنانه با پایانی کاملا مردانه که "ماهیِ" سکانس پایانی رو نمیشناسم و دوستش ندارم.

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - خانم گلی ترقی برای من بیش از هرچیز "فیلم بی‌تا" است. فیلمی که او نوشت و همسرش هژیر داریوش ساخت و غوغای بازیگریِ گوگوش با آن سن کم.

منتشرشده در سینمای ایران
صفحه2 از37