سی و یک نما - سالها پیش از این، با هجومِ جراحی بینی شروع شد که البته چهرهی بعضیها شاید نیاز هم داشت و بعضی دیگر صرفا این تغییرِ چهره را امتیازی برای بهتر و باکلاس دیده شدن میدانستند و چندان هم بیراه تصور نمیکردند و بعضی فیلمسازها هم شیفتهی دماغعملی ها برای گیشه شده بودند.
سی و یک نما - نود و ششمین مراسم اسکار، مراسمی ویژه و مهمی بود که گرچه تقریبا اکثر جوایز قابل پیشبینی بودند. اما جسارت خاصی هم داشت و شاید یکی از شرافتمندانهترین انتخابها در سالهای اسکار بود که رضایت دنبالکنندگان سینمای جهان را جلب کرد البته به جز مارتین اسکورسیزی که در پایان مراسم و تصاویری از گفتگوی او با لیلی گلدستون نارضایتیاش را نشان میداد.
سی و یک نما - روی صحنه آمدید، در میان حاضرین در سالن؛ مهمانهای خارجی هم بودند. فرصتی مناسب برای نمایش فرهنگ و آیین ایرانی و اسلامی.
سی و یک نما - چهل و دومین جشنواره فیلم فجر درحالی به پایان میرسد که یکی از سختترین دورهها برای داورانی است که باید سیمرغها را تقسیم کنند و خوشبختانه سینماگرانی چنین وظیفهای را بهعهده گرفتهاند که شایستهگی و تجربهی لازم را در این زمینه دارند اما فیلمهای خوب و عوامل آن از نظر شایستگی تصاحب سیمرغ بسیار نزدیک به هم هستند و امیدواریم از لوح تقدیرهای بیشتری در این دوره وام گرفته شود.
سی و یک نما - امروز را با خواندن بیانیه خانم "انسیه شاهحسینی" کارگردان فیلم "دست ناپیدا" شروع کردم. بیانیهای که دستهای ناپیدا در "برنامه هفت" شبکه نمایش و میز نقدش را محکوم میکرد و رییس سازمان سینمایی را تهدید.
سی و یک نما - بالاخره دبیر جشنواره فیلم فجر با اصرار اهالی رسانه و عوامل فیلم "شهسوار" قانع شد که نمیشود از بازی حساس ایران و ژاپن در جام ملتهای آسیا گذشت و به این ترتیب مسابقه فوتبال؛ سینمایی شد.
سی و یک نما - در یک روز برفی، دومین روز از جشنواره فیلم فجر، نخستین فیلمی که نمایش داده شد، "تمساح خونی" نخستین ساختهی جواد عزتی بود که به نحوی موجب شد تا کسالت روز گذشتهی جشنواره برطرف شود.
(البته فیلم "ظاهر" ساختهی حسین عامری که آخرین فیلم اکران شب گدشته بود، به دلیل عدم رضایت از سه فیلم قبلی مورد قضاوت سختی قرار گرفت وگرنه فیلم قابل قبولی بود که بازیهای خوبی داشت).
سی و یک نما - اگر نام "شهره لرستانی" را در گوگل جستجو کنید، روی " مازیار لرستانی" سوییچ میشود. موجب تاسف بیشتر اینکه در ویکیپدیا آثاری که او به عنوان بازیگر، نویسنده یا کارگردان حضور داشته هم اتفاق مضحکی میافتد مثلا مازیار لرستانی در نقش همسر "حاج صالح!!".
سی و یک نما - فیلم "وضعیت اورژانسی" فقط پانزده دقیقه است و کلِ این قصه نیز در کمتر از نیم ساعت اتفاق میافتد. یک قصهی کامل و بدون لکنت که بی فوت وقت همهی آنچه را که باید بدانیم، در تصویر و کلام در اختیار ما میگذارد.
سی و یک نما - وقتی ساندرا و دانشجویی که برای پایاننامهاش مصاحبه با او را که یک نویسنده است انتخاب کرده، رو به روی هم و در نمای نزدیک میبینیم، ناخواسته از نگاه خاص ساندرا، میمیک چهره، نوع حرف زدن، طفره رفتن از سوالها و کنجکاویاش نسبت به دختر دانشجو حس خوبی نداریم. گفتگویی که به دلیل صدای بلند و تکرار شونده موسیقی از طبقهی بالای این کلبهی چوبی مرتفع در منطقهای برفی، بکر و دورافتاده در کوههای آلپ، آرامش مصاحبه را به هم میریزد تا جایی که ادامه آن را به زمان دیگری موکول میکنند. گرچه به نظر میرسد، ساندرا بی میل نیست تا ادامهی گفتگو بهانهای باشد تا دوباره دختر را ببیند چرا که احساس تنهایی میکند و آن را به زبان میآورد.