جمعه, 14 فروردين 1394 17:04

قدیمی ترین کارگردانی که 9 دهه در عرصه فیلمسازی فعالیت داشت از دنیا رفت

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
قدیمی ترین کارگردانی که 9 دهه در عرصه فیلمسازی فعالیت داشت از دنیا رفت قدیمی ترین کارگردانی که 9 دهه در عرصه فیلمسازی فعالیت داشت از دنیا رفت

سی و یک نما- مانوئل دی اولیویرا کارگردان پرتغالی که دوران کاری او 9 دهه ادامه داشت و پیرترین فیلمساز در قید حیات دنیا و متولد سال 1908 در پورتو بود، روز پنجشنبه درگذشت. خبر مرگ او در وبسایت این شهر تایید شد. دی اولیویرا 106 ساله بود.

از او به عنوان پیشکسوت سینمای پرتغال یاد می‌شود، همین‌طور فیلمسازی که بیشترین نقش را در افزایش اعتبار سینمای این کشور در صحنه بین‌المللی داشت.

کار دی اولیویرا بسیار مورد تحسین بود و او در دوران کاری خود حدود 12 جایزه یک عمر دستاورد از جشنواره‌های سینمایی مهم دنیا دریافت کرد، از جمله جایزه شیر طلای افتخاری جشنواره فیلم ونیز در سال 2004 و جایزه نخل طلای افتخاری جشنواره فیلم کن در سال 2008.

او همچنین سال 1999 برای فیلم "نامه" جایزه داوران جشنواره کن را گرفت و سال 1991 برای فیلم "کمدی الهی" برنده جایزه ویژه داوران جشنواره ونیز شد.

با این حال، فیلم‌های دی اولیویرا به خاطر اینکه اغلب متون ادبی سنگین را مورد اقتباس قرار می‌داد، فضای تئاتری فیلم‌هایش و اینکه واژه‌ها به اندازه تصاویر در فیلم‌هایش اهمیت داشتند، در سطح بین‌المللی و بخصوص در آمریکا به طور محدود توزیع می‌شد.

دی اولیویرا تا 55 سالگی تنها دو فیلم بلند داستانی را به پایان رساند، اما بعد از آن تا 102 سالگی 29 فیلم ساخت. عجیب اینکه یکی از این فیلم‌ها به نام "خاطرات و اعترافات" به درخواست او اکران عمومی نشد و دی اولیویرا خواست این فیلم بعد از مرگش به نمایش درآمد. آخرین فیلم او "پیرمرد بلم" سال گذشته در جشنواره ونیز روی پرده رفت.

دی اولیویرا سال 1908 در پورتو در شمال پرتغال به دنیا آمد. پدرش یک کارخانه‌دار بود و او در خانواده‌ای مرفه بزرگ شد.

از دستاوردهای پدر دی اولیویرا راه‌اندازی یک کارخانه انرژی الکتریکی و تولید اولین لامپ‌های الکتریکی در پرتغال بود. در جریان انقلاب 1974 در پرتغال، این کارخانه توسط مخالفان چپ‌گرای رژیم فاشیستی اشغال و پس از آن ورشکسته شد. دی اولیویرا بخش زیادی از ثروت خود از جمله خانه قدیمی‌اش را از دست داد. عجیب آنکه او پیش از این توسط عوامل همین رژیم بازداشت شده بود و ماموران سانسور از دهه 1930 تا 1970 عملا اجازه نداده بودند او پروژه‌های داستانی خود را به نتیجه برساند.

دی اولیویرا در کنار استعدادهای هنری یک ورزشکار درجه یک هم بود و در غواصی، مسابقات اتوموبیل‌رانی، پرش با نیزه و آکروبات‌بازی مهارت داشت. او پیش از آنکه دانشکده را رها کند، شیفته استادان سینمایی آلمان، آمریکا و روسیه از آیزنشتاین تا مکس لندر بود و بعد مدتی نیز بازیگری می‌کرد، از جمله سال 1933 در اولین فیلم ناطق پرتغالی به نام "آهنگ لیسبون" بازی کرد.

دی اولیویرا دو سال پیش از آن در 1931 با "کار کردن روی رود دورو" اولین فیلم و شاید معروف‌ترین فیلم کوتاهش وارد دنیای سینما شد. او در دوران دیکتاتوری آنتونیو دی اولیویرا سالازار عملا نتوانست آزادانه کار کند و بین 1942 تا 1971 تنها دو فیلم بلند داستانی ساخت: درام "Aniki-Bobo" و فیلم نیمه مستند/نیمه داستانی "آیین بهار".

دی اولیویرا سال 1992 در یک مصاحبه درباره این دوره کاری خود گفت: مدت‌ها تامل می‌کردم. به تدریج متوجه شدم می‌خواهم چه کار کنم... بعد از "آیین بهار" به ماهیت سینما پی بردم، به ارزش زبان.

در دهه 1970 وقتی بیشتر هم‌دوره‌های دی اولیویرا بازنشسته شده بودند، دوران کاری برجسته او با چهار فیلم با موضوع عشق نافرجام ("گذشته و حال"، "Benilde or the Virgin Mother"، "عشق محتوم" و "فرانسیسکا"). سه فیلم آخر علاقه همیشگی او به اقتباس از آثار نویسنده‌های بزرگ پرتغالی ژوزه رژیو، کامیلو کاستلو برانکو و اوگوستینا بسا-لوییس را نشان می‌دهد و اکنون از آن‌ها به عنوان مهم‌ترین فیلم‌های او یاد می‌شود.

تا سال 1985 که دی اولیویرا اقتباس هفت ساعته و بلندپروازانه خود از "The Satin Slipper" اثر پل کلودل را مقابل دوربین برد، تقریبا هر سال یک فیلم می‌ساخت و موضوعات و سبک‌های مختلف را مورد توجه قرار می‌داد، از جمله نگاه حماسی و شخصی به تاریخ پرتغال ("No, or the Vain Glory of Command ")، یک اقتباس خلاقانه از "مادام بواری" ("Abraham’s Valley ")، کمدی سیاه ("آدمخوارها") و داستان‌گویی مخصوص خودش ("My Case"، "کمدی الهی" و "اضطراب"). او همچنان نظرها را به خود جلب و طرفداران جدید پیدا می‌کرد. سال 2010 فیلم "مورد عجیب آنجلیکا" او در کن بسیار مورد توجه قرار گرفت.

در بسیاری از فیلم‌های دی اولیویرا "دیوار چهارم" شکسته می‌شود و بازیگران مستقیم با تماشاگر صحبت می‌کنند. هرچند او در عصر سینمای صامت بزرگ شد، اما علاقه زیادی به صدا داشت.

با افزایش نگاه مثبت منتقدان به آثار دی اولیویرا، او توانست توجه ستاره‌های بین‌المللی را به پروژه‌های خود جلب کند. کسانی مانند جان مالکوویچ که در سه فیلم "صومعه"، "به خانه می‌آیم" و "A Talking Picture" با او کار کرد. درام تاریخی و فرانسوی‌زبان "گیبو و سایه" با بازی کلودیا کاردیناله و ژان مورو سال 2012 به نمایش درآمد.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید