چهارشنبه, 18 تیر 1399 14:32

نگاهی به فیلم«شنای پروانه» ساخته محمد کارت/ تو پیش از پروانه مرده بودی

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

هما گویا / سی و یک نما – "محمد کارت" در اولین ساخته ی سینمایی اش بیشترین "آوانتاژ" را به تماشاچی سینما می دهد. تماشاچی که این روزها از دیدن فیلم های سر درگم و بی مفهوم خسته است. کارت حتی بازی را به وقت اضافه هم نمی کشاند. دقیقه ی نود هم گل نمیزند. بازی هم مساوی تمام نمی شود، هر چند برنده ای نداشته و گل به خودی هم زده باشد.

حالا و بعد از مدت ها بیننده، فیلمی می بیند که روی اصول ساخته شده و سه پرده دارد که در پرده ی آخر تمام می شود و با پایان فیلم، که این روزها برای پنهان کردن ضعف فیلمنامه از پایان باز بی منطق وام گرفته می شود و مد روز  سینمای ایران شده، مخاطب را تحمیق نمی کند.
همه چیز منطق خودش را دارد حتی ریتمی که گاه به نظر کند می آید. کلا می شود با شنای پروانه "فیلم خوب" را تعریف کرد. 
فیلم خوب یعنی صدا، دوربین و حرکتی بر مبنای یک روایت درست، فیلمنامه کامل و بازی های درخشان. 
پروانه (طناز طباطبایی)  هراسان قصه را برایمان شروع می کند.در اجتماعی که همه به سادگی از کنارش رد می شوند. نه زندگی او برای کسی اهمیت دارد و نه سرنوشتی که در انتظار اوست
چه ظرافتی دارد عنوان این فیلم ،"شنای پروانه". 
پروانه شنا بلد است. او مربی شناست اما دارد درتالاب زندگی دست و پا می زند تا غرق نشود.او شنا را در این زندگی لعنتی اش بلد نیست.
محمد کارت و فیلمنامه نویسان قهارش "حسین دوماری" و "پدرام پورامیری"با ما چه می کنند؟ مگر می شود به همین راحتی، در همان ابتدا پروانه را کشت؟ اما می شود، چرا که نه؟ پروانه باید بمیرد تا قصه شروع شود. قهرمان قصه ی ما پروانه نیست. بلکه پروانه هایی هستتد که در لا به لای قصه ی همین فیلم به درستی و با شخصیت پردازی های درست، یک به یک وارد قصه می شوند. قربانیانی که فرقشان با پروانه در این است که مرده هایی هستند که هنوز نفس می کشند.
قهرمان قصه حجت (جواد عزتی) است که به دنبال ماجرای این قتل و آنها که باعث و بانی آن شدند، واقعیت تلخ زندگی خودش را می یابد. او قبل از پروانه مرده بوده.
 
چقدر خوب که در این فیلم همسر واقعی اش (مه لقا باقری) پارنتر اوست و چه درایتی که محمد کارت از این پتانسیل وام می گیرد و از خط قرمزها می گذرد تا ما یک رابطه ی باورپذیر زناشویی را ببینیم. وقتی زن می تواند دستی روی شانه های مردش بکشد.
یقینا بدبین ترین منتقدین سینما هم فکر نمی کردند که "مه لقا باقری" و "جواد عزتی" سهمی از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نداشته باشند و اگر انتخاب بهترین بازی ها از نگاه مردم هم شاخه ای از انتخاب های جشنواره فیلم فجر بود، حتما اشتباه هیئت داوران به رخ شان کشیده می شد
 
"امیر آقایی" (هاشم)هم که فوق العاده بود وبه حقش هم رسید که البته تیپ سازی همیشه مسیر را برای فوق العاده بودن هموارتر می کند. از کارآکتر متفاوت "پانته آ بهرام "که سرش را سال هاست تراشیده که ساقی مرد نمایی باشد دور از چشم نا اهلان تا "علی شادمان" جوان و عاصی که در این فیلم برای بازیگریش عرض اندام می کند خوبند.  اینجا همه خوبند، چه آنها که با چهره شان بیشتر آشنا هستیم مثل "ناهید مسلمی" و "علیرضا داوودنژاد"و چه آنها که مثل "مهدی حسینی نیا" با بازی خوبشان در ذهن ما باقی می مانند. 
شنای پروانه داستان همسرهاشم گنده لات محله است که در استخری به کودکان شنا می آموزد. حالا از سر دشمنی، فیلم او با لباس شنا در فضای مجازی منتشر شده و کسرلاتی است و بی غیرتی اگر هاشم او را نکشد. پروانه قربانی می شود و هاشم قاتلی در حوالی قصاص. حالا حجت برادر هاشم می خواهد بفهمد چه کسی و با چه انگیزه ای این فیلم را منتشر کرده، خواسته ای که هاشم در زندان از او خواسته است.اما حجت در این مسیر با واقعیت های تلخی مواجه می شود که زندگی خود او هم بخشی از این واقعیت های تلخ است.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید