سه شنبه, 26 آذر 1392 22:21

نفس کشیدن در زیر آب

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

علیرضا موسیوند- "خون مردگی"ساخته ی " محمد کارت"فیلم ویژه ایست.
عصر امروز مستند خونمردگی در هفدمین جشنواره فیلم حقیقت توانست دیپلم افتخار بهترین گزاری و همچنین لوح تقدیر بهترین مستند اجتماعی را تصاحب کند


این فیلم مانند هر فیلم خوب دیگری از همان سکانس ابتدایی و نماهای آغازین، دنیای خود را می سازد.از همان سکانس آغازینی که دوربین در زیر آب قرار دارد و ما شاهد آب بازی کودکان هستیم و بعد که دوربین از زیر آب خارج می شود و شروع به حرکت در یکی از محله های پائین شهر شیراز می کند، همچنان افکت صدای زیر آب را داریم .
صدایی که به ما می گوئید، زندگی در این محله ها ی فقیر نشین و مشکلات فرهنگی و اقتصادی که دارند، دست کمی از نفس کشیدن در زیر آب ندارد و با توجه به شرایط بدی که برای زندگی در این محله ها وجود دارد، کمتر کسی می تواند به سمت بزه کاری نرود.
نوع نگاه فیلم ساز به مسئله ای که در فیلم خود طرح می کند،نگاهی ناتورالیستی است.(وقتی این واژه ی ناتورالیستی را می شنوم خود به خود به یاد فیلم بوتیک حمید نعمت اله می افتم.)فیلم ساز جبر محیط و شرایط را دلیل اصلی وضعیت بد و اسفناک جوانان فقیر این محله ها می داند و آن را مانعی بزرگ در سر راه این جوانان ، در زندگی می داند.مانعی که باعث می شود آنها نتوانند فردیت خود را در زندگی اعمال کرده و استعداد هایشان را بارور کنند.
اما اصلی ترین عامل موفقیت فیلم ،فرم جذاب آن است.فرمی که به شدت در خدمت فیلم است و کمک می کند تا فیلمساز حرفش را بزند.تدوین جذاب ،فرم بصری عجیب فیلم و سوالات مناسبی که فیلمساز از آدم های درون مستند می پرسد ،همگی کمک بسزایی به فیلم کرده اند.(این سولات به فیلم کمک ویژه ای کرده اند، به خصوص که فیلم یک مستند گفتگو محور است.)اگر از تدوین شروع کنیم باید گفت که نماها به خوبی پشت سر هم قرار گرفته اند.برای نمونه بعد از سکانس ابتدایی که در بالا به آن اشاره شد ما شاهد سکانسی هستیم که نما های عمومی از شهر را به ما نشان می دهد و فیلمساز با حرکت سیال دوربین بر فراز شهر و استفاده از گفتار متنی که در واقع نظرات عامه ی مردم را درباره ی جوانان خلافکار فیلم می گوید سعی می کند تصویری را که در ذهن عامه از این جوانان وجود دارد را، برای ما بازگو کند.فیلمساز در سکانس بعدی به سراغ این جوانان رفته و با آنها سر صحبت را باز می کند.این نوع چینش سکانس ها به فیلم کمک می کند تا موضوع را به خوبی باز کرده و ما را از نظرات گوناگون در مورد این جوانان مطلع  کند.
جلوه ی بصری فیلم نیز کاملاً در خدمت آن است.استفاده از لنز"واید"،فولوفوکوس های به موقع ، استفاده ی مناسب از نور و ضد نور و نما های" لو انگل  "کمک زیادی به فیلم کرده است.(گاهی که جوانان خلاف کار فیلم در گفتگو با فیلم سازبا افتخار و بدون هیچ گونه ناراحتی از کارهای خلافی که کرده اند می گویند فیلمساز با استفاده از ضد نور یا تصاویر فولو شده ،حس ترس عجیبی را در بیننده ایجاد می کند.)
اما جذاب ترین نکته ی فیلم که باعث می شود به آینده ی فیلمساز امیدوار بود،نگاه غمخوارانه و غیر منفعلانه ی او نسبت به ماجراست.(محمد کارت فقط یک ناظر صرف نیست.)او سعی می کند در جریان اتفاقاتی که اطرافش می افتد تاثیر گذار باشد.به عنوان مثال به فصلی از فیلم دقت کنید که او به همراه یکی از همین جوانان خلافکار به نزد مسئول گروه تعزیه خوانی می رود که سابق بر این ،جوان در آن مشغول بوده است و سعی می کند تا با وساطت کاری کند، تا جوان به گروه برگردد.(تدوین فیلم در این فصل فوق العاده است و جای کات ها واقعاً مناسب هستند.)
و در آخر...
11 سال قبل از خونمردگی و محمد کارت ،پرویز شهبازی با نفس عمیق نشان داد که زندگی برای بخشی از جوانان این مملکت مانند نفس کشیدن در زیر آب ،مشکل است.باید از خود پرسید که چرا پس از 11 سال همچنان بخشی از جوانان این مملکت نمی توانند استعداد های خود را بارور کنند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید