شنبه, 17 تیر 1402 13:43

مجید زین‌العابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی می‌شود / دفاع سیدمهدی جوادی از عملکردش

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
مجید زین‌العابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی می‌شود / دفاع سیدمهدی جوادی از عملکردش مجید زین‌العابدین مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی می‌شود / دفاع سیدمهدی جوادی از عملکردش

سي و يک نما - پس از انتشار خبر جابه‌جايي مديرعامل بنياد سينمايي فارابي، حضور مجيد زين‌العابدين در اين سمت قطعي شده است. سيد مهدي جوادي مديرعامل فعلي بنياد فارابي نيز در مصاحبه‌اي از عملکرد خود دفاع کرد و مروري کوتاه بر فعاليت اين بنياد در سال گذشته داشت.

پس از چند روز که از اولين خبر تاييد نشده جابه‌جايي در مديرعاملي بنياد سينمايي فارابي مي‌گذرد، حضور مجيد زين‌العابدين در اين سمت قطعي شده و حکم او و زمان جلسه توديع و معارفه‌اش به عنوان سيزدهمين مدير اين بنياد به زودي اعلام خواهد شد.

 يک منبع آگاه به صبا اعلام کرد اين تصميم در راستاي هم‌افزايي بيشتر اين بنياد با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ساير ارکان سينما از جمله جشنواره بين‌المللي فيلم فجر صورت گرفته است.

مجيد زين‌العابدين گرچه از نظر سني حدود ده سال از مديرعامل قبلي بنياد فارابي بزرگ‌تر است اما خود در بدو آغاز دوره مديريتي‌اش در تلويزيون، به عنوان يکي از مديران جوان رسانه ملي مطرح شد و توانايي‌هايش در طراحي چشم‌انداز، برنامه‌ريزي و اجراي توليد، سبب شد تا شبکه‌هاي مختلف سيما از اين مدير بي‌حاشيه و عملياتي، بهره بگيرند.

زين‌العابدين ضمن برخورداري از ويژگي‌هاي مديريتي از نظر کمي و کيفي کارنامه خوبي در رسانه ملي داشت و در هر شبکه‌اي در دوران مديريت ضرغامي، سرافراز، علي‌عسگري و جبلي، پاي برگه توليد برنامه‌ها و مجموعه‌هاي پرمخاطب شبکه‌هاي پنج، سه و يک را امضا کرد.

مجيد زين‌العابدين دانش آموخته کارشناسي ارشد علوم سياسي و روابط بين‌الملل است و از جمله سوابق مديريتي و اجرايي وي مي‌توان به مشاور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، مديرعامل بنياد فرهنگي هنري رودکي، رئيس شبکه‌هاي يک ، سه و پنج سيما، دبير شوراي اتاق فکر سينما در رسانه ملي، رئيس شوراي سياستگذاري ورزش صدا و سيما، رئيس شوراي اقتصاد رسانه ملي، دبير ستاد رسانه‌اي مکتب شهيد سليماني، دبير بخش فيلم و سريال سومين و چهارمين جشنواره جام جم، عضو شوراي عالي سياستگذاري جشنواره‌هاي تلويزيوني جام جم، عضو شوراي عالي سياستگذاري جشنواره‌هاي مراکز استان‌هاي صدا و سيما، قائم مقام ستاد رسانه‌اي رونق توليد در رسانه ملي، مديريت و اداره شوراي راهبردي، اتاق هاي فکر، شوراي مديران و شوراي برآورد در شبکه سه، سرپرست گروه اجتماعي شبکه خبر، جانشين سردبير بخش خبري ۲۰:۳۰، تهيه کننده برنامه‌هاي سياسي شبکه خبر، دبير شوراي راهبردي شبکه خبر، کارشناسي اداره کل حقوقي سازمان و … اشاره کرد.

 ۲۱ شهريور سال گذشته وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در حکمي مجيد زين‌العابدين را به عنوان دستيار وزير و مديرکل حوزه وزارتي اين وزارتخانه منصوب کرده بود.

سيدمحمد بهشتي، محمدحسين حقيقي، عبدالحميد محبي، محمد رجبي، محمدحسن پزشک، محمدمهدي عسگرپور، عليرضا رضاداد، مجيد شاه‌حسيني، سيداحمدميرعلايي، محمدرضا جعفري‌جلوه، عليرضا تابش و سيدمهدي جوادي، دوازده مديرعامل پيشين اين بنياد بوده‌اند که از اين بين، عسگرپور، رضاداد و جعفري‌جلوه نيز پيش از ورود به فارابي، سوابق تلويزيوني داشتند.

سيد مهدي جوادي مديرعامل بنياد سينمايي فارابي درباره سياست‌هاي توليدي اين بنياد در سال پيش رو صحبت کرد و مروري کوتاه بر فعاليت اين بنياد در سال گذشته داشت.

از نيمه اسفندماه تا تيرماه هر سال فعاليت‌هاي فارابي در بخش توليد آثار به بررسي فيلمنامه‌ها متمرکز مي‌شود و تيرماه که از راه مي‌رسد موعد توليد آثار آغاز مي‌شود. برهمين اساس در روزهاي پاياني هفته گذشته از فهرست توليدات فارابي در سال ۱۴۰۲ رونمايي شد که تنوع موضوعات از ترور آيت‌الله هاشمي و داستان پرويز ثابتي تا ساخت فيلم‌ درباره سه شهيد شاخص دراين ليست ديده مي‌شد. به همين بهانه در گفت‌‎وگويي با سيد مهدي جوادي مديرعامل بنياد سينمايي فارابي درباره سياست‌هاي توليدي اين بنياد در سال پيش رو صحبت کرده‌ايم و مروري کوتاه بر فعاليت اين بنياد در سال گذشته داشته‌ايم.

در نگاه کلي بر فهرست توليدات فارابي به نظر مي‌رسد توليدات امسال روي حوزه انقلاب، مقاومت و پايداري متمرکز شده است. رويکرد و ملاک‌تان براي انتخاب اين آثار چيست؟

براي شروع به امر توليد اول از همه نظام‌نامه توليد تعريف و در اين نظام‌نامه تکليف خودمان را با توليد آثار مشخص کرديم. در واقع براي توليد، يک استراتژي به همراه شاخص‌هاي آن تعريف کرديم. يکي از اين شاخص‌ها اين است که فيلم، ناظر بر يک مسأله استراتژيک يا موضوع ملي باشد. دوم اينکه به نوعي زمينه‌ساز ارتقاي سرمايه انساني در سينما باشد؛ يعني تهيه‌کننده و کارگردان فيلم‌اولي به سرمايه انساني انقلابي سينما تبديل شود. شاخصه ديگر اين است که واجد خلاقيت بوده و ‎به توسعه ژانر و نوآوري در فرم، محتوا و مضمون کمک کند. در دسته‌بندي ديگر تلاش شد اين آثار تقويت‌کننده جشنواره‌هاي ما اعم از ملي، بين‌الملل يا کودک باشند. بر اساس همين شاخص‌ها از آثار و فيلمنامه‌هاي پيشنهاد شده ميانگين مي‌گيريم. در کنار اين موضوعات، مسائلي همچون توسعه عدالت فرهنگي و فعال‌سازي سينماي حرفه‌اي در شهرستان‌ها نيز براي ما دغدغه است. اين ويژگي مهم که لوکيشن‌ فيلم‌ها از پايتخت خارج شده و تهران‌زده نباشد از ديگر شاخص‌هاي ما در توليد آثار است. با اين نگاه که بتوانيم در سينماي ايران سيماي زيباي قابل افتخاري از سرتاسر ايران با گويش‌ها، لهجه‌ها و خرده‌فرهنگ‌هاي متفاوت ببينيم و در واقع سينماي ملي ايران بازنماي سرتاسر ايران اسلامي باشد. فارغ از اين کلان الگوها که بر اساس آنها انبوه فيلمنامه‌هاي ارسال شده را ارزشگذاري و ارزيابي کرديم، موضوعات ديگري هم هست که براي ما ويژه محسوب مي‌شوند از جمله مسأله فلسطين، مقاومت، مدافعان حرم، زيست عفيفانه، خانواده و… ترکيب اين شاخصه‌ها کنار هم نظام‌نامه توليد محتوا را تشکيل مي‌دهد و ضريب ميانگين آنها در يک اثر، تضمين‌کننده حمايت فارابي است. بزرگ‌ترين چالش فارابي اين است که بايد منابع محدود خود را صرف نيازهاي نامحدودي کند که در حوزه فيلم‌هاي سينمايي وجود دارد. چطور بايد از بين ۹۰۰ و چند فيلمنامه‌اي که پارسال مرور کرديم ۱۰ اثر را انتخاب مي‌کرديم؟ اين مهم را يا بايد به ذوق و قريحه و مزاج افراد داخل اين شوراها واگذار مي‌کرديم يا به يک منطق قابل دفاع در انتخاب‌هايمان مي‌رسيديم. حالا نظام ارزيابي و پايش محتواي فارابي به منطق و استدلال قانع‌کننده در توليد آثار رسيده است و مبتني بر همين منطق پارسال سبد متنوعي از توليدات سينمايي از ژانر پليسي معمايي تا فيلم ملودرام و دفاع مقدسي داشتيم. امسال با همين تنوع، توليد را چيدمان کرده‌ايم. اين فهرست تنها بخشي از برنامه توليدات امسال است و بخش قابل توجهي از آن در دست بررسي است.

با وجود تأکيد بر تنوع و تکثر آثار به نظر مي‌رسد وزنه توليداتي با محوريت شهدا يا گروهک منافقين سنگين‌تر است. پررنگ بودن اين بخش حاصل شايستگي اين آثار براي قرار گرفتن در سبد حمايتي شماست يا مبتني بر دغدغه و تعلق خاطر شما و شوراي ارزيابي؟

وظيفه فارابي توسعه سينماي ملي است و لاجرم به عرصه‌هايي ورود مي‌کنيم که ديگران به آن نپرداخته‌اند. بخشي از مواردي که شما به آن اشاره کرديد از جنس همين موضوعات ملي است. البته خيلي از اين سوژه‌ها به صورت مشترک با حوزه هنري، بنياد شهيد و دستگاه‌‎هاي ديگري پيگيري مي‌شوند. اين موضوعات جزو دغدغه‌هاي ملي است که جاهاي ديگر به سراغ‌شان نمي‌روند و به همين خاطر اينها براي ما پررنگ‌تر هستند؛ ضمن اينکه به توسعه سينماي ملي، تنوع ژانر و گونه‌هاي مختلف سينماي ايران هم توجه داريم. با همين نگاه هم سال گذشته با وجود همه مشکلات اعم از ناآرامي‌هاي مهرماه، چالش‌هاي پساکرونا، تورم بالاي هزينه‌هاي توليد، اشتغال بخش قابل توجهي از بدنه سينما در پروژه‌هاي پلتفرم‌هاي نمايشي و… شاهد بوديم؛ فارابي اين شهامت را داشت که تنوع گونه‌هاي مختلف سينمايي و حتي واريته افکار مختلف در سينما را حفظ کند و سبد متنوعي از محصولات را تهيه کرد.

در حالي به ميدان دادن نسل جوان اشاره داريد که به‌تبع واگذاري تأييد صلاحيت فيلم‌اولي‌ها به فارابي اين مسئوليت بيش از گذشته در کانون توجه قرار دارد. در بين اسامي اين فهرست حضور چهره‌هاي سرشناس مثل جعفري جوزاني و بهروز افخمي و چند فيلمساز آزمون پس‌داده ديده مي‌شود، اما فيلم‌اولي‌ها در اين فهرست نقشي ندارند.

تأييد صلاحيت فيلم‌اولي‌ها با اين نگاه به فارابي سپرده شده که در حين تأييد صلاحيت، استعداديابي هم صورت بگيرد و بتوانيم بر استعدادهاي برتر سرمايه‌گذاري کنيم. پنج فيلم سال گذشته ما خروجي باشگاه فيلم‌اولي‌ها بود و امسال هم باشگاه فيلم‌اولي‌ها محصولات مفصل و مجزايي دارند که آنها را از سبد توليدات بنياد فارابي جدا کرديم. سال گذشته حدود ۵۰۰ درخواست کارگرداني فيلم‌اولي بر سامانه تأييد صلاحيت حرفه‌اي کارگرداني فيلم‌اولي ثبت شد که از اين بين حدود ۳۳۰ نفر مدارکشان تکميل بود و در نهايت ۸۷ نفر تأييد صلاحيت حرفه‌اي شدند و در مراسمي مجوزهاي فيلم‌اولي به آنها اهدا شد. به اذعان دوستان کارگردان و حتي نماينده کانون کارگردانان در شوراي صلاحيت تا به حال چنين فرايند حرفه‌اي در تأييد صلاحيت کارگردانان فيلم‌اولي اتفاق نيفتاده است. در کنار اين تأييد صلاحيت، استعداديابي هم صورت گرفت و حدود ۱۶ نفر از ۸۷ نفر به باشگاه فيلم‌اولي‌هاي فارابي معرفي شدند که در واقع مستعد سرمايه‌گذاري هستند. نکته مهم ديگر اين فرايند بحث عدالت اجتماعي است. در فرايندهاي قبلي يک کارگردان فيلم‌اولي اگر تهيه‌کننده و سرمايه‌گذار پيدا نمي‌کرد، پروانه ساخت نمي‌گرفت و صلاحيتش هم تأييد نمي‌شد. در اين فرايند ديگر يک استعداد دنبال تهيه‌کننده نمي‌گردد بلکه به شرط داشتن الزامات ورود به سينماي حرفه‌اي و تأييد صلاحيت فارابي، براي سرمايه‌گذاري اقدام مي‌کنيم. يکي از توليدات سال گذشته ما در جشنواره فيلم فجر «بعد از رفتن» رضا نجاتي بود که سال قبل از آن برنده سيمرغ فيلم کوتاه جشنواره شده بود. اگر فارابي روي اين استعدادها سرمايه‌گذاري نکند روي چه کسي بايد سرمايه‌گذاري کند؟

برخي دوستان گمان مي‌کنند فارابي يک کمپاني توليد است و آن را موظف به ساخت فيلم‌هاي درجه يک فاخر مي‌دانند. اما اين وظيفه فارابي نيست. البته که در اين رابطه هم بايد فيلم بسازد ولي وظايف ديگري هم در رابطه با ساير بخش‌هاي سينماي ملي دارد؛ از جمله استعداديابي و قبول ريسک سرمايه‌‌گذاري به روي چهره‌هاي جوان تازه وارد به سينما. توجه به فعال‌سازي ظرفيت شهرستان‌ها و استان‌ها از ديگر مسائلي است که بايد در راستاي تحقق آنها بکوشد که اينها هم ريسک دارند. بي‌شک محصولي که براي نخستين مرتبه از سوي يک کارگردان ناشناس از شهرستاني محروم ساخته مي‌شود را نمي‌توان با کارگردان درجه اولي که با بهره‌مندي از امکاناتي کامل در پايتخت فيلم ساخته مقايسه کرد. اين ريسک توليد را براي سينماي ايران چه کسي بايد قبول کند؟ در سينماي جهان چه کسي آن را انجام مي‌دهد؟ در ديگر کشورها نهادهاي مرتبط با سينماي ملي آنان و در ايران هم فارابي. کاري که در برنامه‌ريزي سال قبل به آن توجه داشتيم؛ آنچنان که در نتيجه‌اش شاهد ساخت فيلم‌ اولي‌هاي قابل اعتنايي همچون «کت چرمي» بوديم.

در همين رابطه اين نگراني وجود دارد که بعد از تأييد صلاحيت، کارگردان‌هاي فيلم اولي بايد به دنبال پيدا کردن يک سرمايه‌گذار بدوند. باشگاه فيلم‌اولي‌ها که نتايج استعداديابي‌ها به آنجا معرفي مي‌شود قادر به برطرف ساختن نگراني مذکور هست؟

براي يک‌عده‌اي، نه براي همه. وقتي شما هشت و هفت نفر را تأييد صلاحيت مي‌کنيد که فقط شانزده نفر آنها به باشگاه آمده‌اند، امکانات فارابي هم بالاخره يک مقداري است. به گمانم اين باشگاه مسأله مهم‌تري را حل مي‌کند که آن بحث اعتماد‌سازي است. اعتماد به اينکه روي چه کسي و با چه خروجي‌اي سرمايه‌گذاري مي‌کنيد. وقتي کسي تأييد صلاحيت اين شورا را دارد، آن هم شورايي حرفه‌اي که با حضور دو کارگردان برجسته و نام‌آشنا تشکيل مي‌شود اتفاق کمي نيست!

به اسامي برخي از اين کارگردانان اشاره مي‌کنيد؟

در شوراي قبلي آقايان صدرعاملي و عرب حضور داشتند. مابقي اعضا نيز همگي سينمايي بودند. خب وقتي چنين شورايي يک کارگردان را تأييد صلاحيت مي‌کند من سرمايه‌گذار و تهيه‌کننده راحت‌تر به او اعتماد مي‌کنم. به نظرم بخش مهمي از تسريع‌گري همين فرايند است. اين روند به کاهش ريسک سرمايه‌گذاري‌ بر افراد تازه وارد به سينما کمک مي‌کند.

 بخشي از نگراني فيلم‌اولي‌ها در خصوص حمايت در پروسه اکران است، اساساً اين دغدغه جزو فعاليت‌هاي فارابي محسوب مي‌شود؟

وقتي بحث حمايت از اکران مطرح مي‌شود بايد قدري دقيق‌تر صحبت کنيم چراکه مباحث مختلفي را شامل مي‌شود. از نگاهي حمايت از اکران را مي‌توان خريد بليت ارگاني دانست. سامانه اکران در کشور ما دست شوراي صنفي اکران است؛ دست فارابي يا حتي سازمان سينمايي هم نيست. خود اهالي سينما اکران را مديريت مي‌کنند. مسأله اصلي اين است که آيا جامعه صنفي سينماي ما مثل برخي جوامع صنفي، دنبال فرصت‌دهي به جوان‌ترها هست يا نه؟ بايد ديد در بحث تخصيص سانس‌هاي اکران فقط بحث بر سر اين است که کدام فيلم فروش و سود بيشتري را سبب مي‌شود يا ملاحظات ديگري را هم در نظر دارند. اين مسأله را بايد آنجا حل کرد. اصلاً شما بسته حمايت از اکران را هم که در نظر بگيريد اين کار چقدر در اکران يک فيلم مؤثر است؟ چند تا بسته حمايتي مي‌توان در نظر گرفت؟ نکته دوم اينکه مهم‌ترين حمايت از اکران از نقطه توليد شروع مي‌شود. يعني شما در نقطه توليد به فيلم‌سازي در طي کردن صحيح مسير کمک کنيد. کاري که ما در فارابي کرديم آن است که کارگردانان فيلم اولي‌مان را رها نکرديم و با آنان گام به گام تا مرحله پسا توليد پيش رفتيم. با آنکه بودجه کمي صرف اين فيلم‌ها شد اما دستاوردهاي خوبي به دست آمد.

اجازه دهيد به يک نمونه اشاره کنم؛ اتفاقي که نوروز امسال براي چند فيلم جشنواره رخ داد و شاهد پخش تلويزيوني‌شان بوديم؛ اين تسهيل‌گري مد نظر شما کجاي اين نگاه قرار مي‌گيرد؟

هيچ‌کدام از تصميم‌گيري‌ها تک‌مؤلفه نيستند. «شماره ۱۰» يکي از بهترين فيلم‌هاي قابل دفاع ما در سال گذشته بود که در ژانر مقاومت کار خوبي از آب درآمد و از تلويزيون هم پخش شد. نقش‌آفريني و طراحي صحنه بسيار خوبي هم داشت. نکته‌اي که در پخش آن آثار تلويزيوني وجود داشت نخست اين است که مگر هم‌اکنون بخشي از آثار سينمايي در قالب اکران آنلاين توزيع نمي‌شوند؟! بعضي از اين اکران آنلاين‌ها بعد از پخش در سينماها هستند و مواردي هم بوده‌اند که اصلاً اکران سينمايي هم نرفته‌اند. استنباط من اين نيست که ما فيلمي ساخته‌ايم که فقط اکران شود و از طرفي موفقيت فيلم سينمايي اين نيست که فقط به روي پرده اکران سينماها برود. جمعيت بيننده و تماشاگران سينماي ما در کل سالن‌هاي اکران چند نفر است؟ اين جمعيت چند درصد کل کشور هستند؟ وقتي فرصت پخش اين فيلم از تلويزيون که من اسمش را اکران تلويزيوني مي‌گذارم فراهم مي‌شود، آن ساخته سينمايي به يکباره با جمعيت زيادي از تماشاگران روبه‌رو مي‌شود و از خيلي اکران‌هاي سينمايي پربيننده‌تر خواهد بود. خب چرا نبايد چنين کاري بکنيم. مؤلفه اولي که در اين رابطه بايد جدي گرفت، بحث عدالت فرهنگي در صنف است. اما مؤلفه دوم، بحث اقتصادي است. ما توافق خوبي با سازمان صدا و سيما کرديم. مديران رسانه ملي به اين درک رسيده بودند که اکران تلويزيوني آورده دارد و با ما همکاري خوبي کردند. من در گزارش‌هاي خود در همان مقطع گفتم که به فرض فيلم شماره ۱۰ مابه‌ ازاي ۱۵ ميليارد فروش گيشه، عوايد مالي داشته. خب شايد اين فيلم در گيشه به چنين فروشي هم نمي‌رسيد. در پاسخ دوستاني که در چنين موقعي از اقتصادسينما مي‌گويند بايد گفت که شما اگر فيلم‌هاي کمدي را کنار بگذاريد مي‌توانيد بگوييد که فيلم‌هاي کدام ژانر اقتصادي محسوب مي‌شود؟ اما درباره مؤلفه سوم هم بايد به مواردي اشاره کنم. برخي دوستان که به نظرم حرف‌شان بيراه هم نيست درباره اين مي‌گويند که فيلم ساخته مي‌شود تا در پرده سينما اکران و با کيفيت ديده شود. خب مگر ما اين فرصت را از شما گرفته‌ايم؟ فيلم‌هايي که قرار است آنطور ديده شوند در چرخه اکران قرار مي‌گيرند. با در نظر گرفتن اين چند مؤلفه، پخش تلويزيوني تصميم قابل دفاعي بود. و مورد آخر اينکه حتماً بنياد سينمايي فارابي در حيطه وظايف خود مي‌بيند، که به صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران کمک کند. زماني که رسانه ملي مي‌گويد براي نوروز تعداد کمي فيلم قابل دفاع ايراني دارد حتماً فارابي با تمام ظرفيت خود به آن ياري مي‌رساند.

البته با درنظر داشتن آن نگاه اقتصادي!

و با در نظر داشتن همه آن مؤلفه‌هايي که اشاره شد. در اين اقدام هيچ گونه فرصت سوزي‌اي رخ نداده و اکران تلويزيوني فيلمي همچون «شماره ۱۰» با در نظر داشتن مباحث اقتصادي انجام شده است.

به تازگي شاهد اتفاقي به نام کلينيک فيلمنامه در فارابي هستيم، درباره اين بخشي که به فارابي اضافه شده و ارتباط آن با خانه فيلمنامه‌اي که قبلاً راه‌اندازي کرده بوديد هم توضيحاتي بدهيد. اين دو قرار است با يکديگر مرتبط باشند؟

فارابي محل ورود انبوهي از فيلمنامه‌هاست، واژه انبوه را با تأکيد ويژه‌اي به کار مي‌برم چراکه به هيچ نهادي به اندازه فارابي فيلمنامه ارجاع نمي‌شود. سطوح مختلفي هم دارد، از نازل‌ترين سطح تا فيلمنامه‌هايي که از کيفيت آنها به وجد مي‌آييد. اصلي‌ترين رسالت خانه فيلمنامه، سازماندهي همين فيلمنامه‌هاست. در اينجا دوستاني که فيلمنامه مي‌فرستادند براي سال‌ها با چالش‌هايي روبه‌رو بودند از جمله اينکه پيگيري وضعيت آثارشان بسختي انجام مي‌شد و از سويي درگير گردش فرسايشي امور مي‌شدند. خانه فيلمنامه يک سامانه ديجيتال است که شما به محض بارگذاري فيلمنامه حتي تاريخ جوابگويي را دريافت مي‌‌کنيد. فيلمنامه به شکل اتوماتيک گردش کرده، کارشناسان آنها را مي‌خوانند و حتي نسخه‌اي براي مشاوران خارج از فارابي ارسال مي‌شود و آنان هم نظرات خود را اعمال مي‌کنند.

بخش تازه‌راه‌اندازي‌شده به نام کلينيک فيلمنامه، چه ارتباطي با خانه فيلمنامه که قبلاً راه‌اندازي کرديد، دارد؟

خانه فيلمنامه يک سامانه ديجيتال است که شما به محض اينکه فيلمنامه را بارگذاري مي‌کنيد به شما حتي تاريخ جوابگويي را هم اعلام مي‌کند. در کل سيستم ما فيلمنامه به صورت اتوماتيک گردش مي‌خورد. کارشناسان مي‌خوانند و براي افرادي که با عنوان مشاوران فيلمنامه بيرون از فارابي هستند، به صورت کارتابل ديجيتال ارسال مي‌شود آنها مي‌خوانند نظرات را اعمال مي‌کنند و بر مي‌گردانند.

اين سازمان خانه فيلمنامه ماست. در کنار خانه فيلمنامه يک تجربه اندوخته چند ده ساله در فارابي وجود داشت به اسم فيلم‌نگار که آنها به آسيب‌شناسي ساختاري فيلمنامه‌ها ورود کرده بودند. دوستان ما در فيلم‌نگار پيشنهاد دادند مثل خيلي از جاهاي ديگر دنيا که کلينيک فيلمنامه مرسوم است، کلينيک را راه بيندازيم. حتي عده‌اي به من گفتند چرا اسم کلينيک را به کار برديد گفتم مشابه آن در دنيا با همين اسم وجود دارد.

ما مي‌توانيم در اينجا به آنها مشاوره‌هاي ساختاري بدهيم و فيلمنامه‌ها را ارتقا بدهيم. البته که اين براي فارابي رسالت ايجاد نمي‌کند که اگر فيلمنامه ارتقا پيدا کرد وارد مرحله توليد شود ولي يکي از خدمات ماست. مگر قرار است همه خدمات ناظر به توليد باشد؟ اين خدمات ناظر به خود فيلمنامه است. من هم استقبال کردم از طرح دوستان فيلم‌نگار و کلينيک فيلمنامه با اين مأموريت در فارابي مستقر شد.

و در عين حال اگر اثر پخته‌تر شود در آن مرحله امکان ساخت آن وجود دارد. بايد دوباره بيايد در چرخه خانه فيلمنامه قرار بگيرد و بررسي‌ها صورت بگيرد چون دو مکانيزم جدا هستند.

ايام نمايشگاه کتاب يک تفاهمنامه بين معاونت فرهنگي و بنياد فارابي ايجاد شد که ما را به اينکه بحث اقتباس در سينما جدي‌تر گرفته شود، اميدوار کرد. پيش از اين دوره هم يک طرح حمايتي از توليدات فيلم‌هاي اقتباسي وجود داشت که چند اثر هم برگزيده شدند. نگاه شما به فيلم‌هاي اقتباسي چيست؟ از ۵ اثري که در دوره قبل در شوراي فيلمنامه افتباسي تصويب شده بود فقط اسمي از اثر آقاي صدرعاملي شنيديم، سرنوشت بقيه به کجا رسيد؟

اقتباس در فارابي ادوار مختلفي داشته؛ يک دوره کتاب خريدند گفتند اينها را فيلمنامه کنيد. يک دوره هم گفتند تهيه‌کننده خودش کتاب بياورد و تبديل به فيلمنامه کند. يک دوره هم مسابقه گذاشتند. ماحصل اين بود که از بين اينها نهايتاً ۴-۵ اثر را انتخاب کردند که توليدش انجام بشود.

اقتباس، کار سختي است. گاهي اوقات فيلمنامه نوشتن از اقتباس کردن بسيارآسان‌تر است. شما در مقام کلام مي‌توانيد به ذهنتان وسعت بدهيد اما وقتي جزئيات را به توليد مي‌آوريد و مي‌خواهيد به يک فيلمنامه قابل توليد تبديل کنيد با محدوديت‌هاي تصويرسازي مواجه مي‌شويد.

به خاطر همين آثار اقتباسي را بررسي کرديم اما در نهايت باز هم که وضعيت اقتباس در کشور وضعيت مطلوبي نيست. اقتباس چه کمکي مي‌کند؟

در مسائل و موضوعاتي که ما به داستان يا فيلمنامه به يک ايده خوب نمي‌رسيم مي‌توانيم برويم سراغ يک اثر اقتباسي خوب و از آنها کمک بگيريم. دوم در آثاري که قبلاً در قالب کتاب بين مردم نفوذ داشتند و امتحان خودشان را پس دادند و مورد اقبال قرار گرفتند معلوم مي‌شود که آن روايت، آن داستان، آن کاراکترها براي مردم جذابيت دارد و وقتي آن را تبديل به فيلم مي‌کنيد درواقع روي موج جذابيت داستان سوار مي‌شويد.

توافقنامه ما با معاونت فرهنگي هم اين بود که ببينيد ما کتاب‌شناس نيستيم. کار ما سينماست. شماي معاونت فرهنگي و شماي ناشر مي‌توانيد به من بگوييد که الان کدام کتاب بيشترين اقبال را بين مردم دارد و پرفروش‌تر است. اما اينکه در اين موضوعاتي که نظام مسائل شما براي توليد است، کدام کتاب يا اثر داستاني خلق شده که اثر قابل اتکايي است، ديگر در تخصص شماست. شما بيايد اين مشورت را به ما بدهيد و ما مبتني بر مشورت شما بتوانيم فيلمنامه‌نويس را با کتاب متصل کنيم و نهايتاً ببينيم که خروجي چگونه اثر اقتباسي خواهد بود.

سرنوشت آن چند اثر که رسانه‌اي شدند چه شد؟

در مورد آن چند اثر ما يک بررسي مجددي در فارابي صورت داديم. به نظرم در مورد يک تعدادي از آنها مي‌شود با تأمل بيشتري صحبت کرد و قابليت توليد دارند اما يکي دو تاي آنها به لحاظ هزينه‌هاي توليد براي ما همچنان قابل بحث هستند. يکي از آنها هم محصولي است که آقاي صدرعاملي دارد کار مي‌کند که انشاالله کار مشترک ما و کانون خواهد بود.

سال گذشته جشنواره فيلم کودک و نوجوان برگزار نشد؛ فقدان مهمي که در نتيجه‌اش برخي منتقدان تأکيد کردند که سينماي کودک و نوجوان از مسير اصلي خود خارج شده چراکه اين بخش از سينما نه در گيشه خروجي‌اي مثل سينما دارد و نه بخش‌هاي خصوصي انگيزه فعاليت در اين حوزه را دارند. فارابي هم اگر از کارهايي در اين رابطه حمايت مي‌کرد براي آن بود که جشنواره‌اش خالي نباشد. با توجه به آنکه يک‌سال براي ارزيابي و حتي بسترسازي در اين رابطه فرصت داشتيد به برپايي دوره تازه اين جشنواره که مهر ماه برگزار مي‌شود اميدي هست؟

به نکته خوبي اشاره کرديد؛ اينکه خيلي اوقات دست به برگزاري جشنواره‌اي زديم تا فقط جشنواره داشته باشيم؛ به اين صورت که براي جشنواره جنس‌جور مي‌کرديم نه براي سينماي کودک و نوجوان! خود من در ابتداي قبول مسئوليت مخالف اين نوع مواجهه با جشنواره بودم. ماجراي سينماي کودک و نوجوان خيلي غم انگيز‌تر و پيچيده‌تر از اين است که با يکي- دو سال بشود آن را حل کرد. نظام‌سازي و ارزش‌سازي‌اي که در اين سال‌ها در سينما انجام داده‌ايم به گونه‌اي بوده که کارگردانان و تهيه کنندگان را از سينماي کودک و نوجوان دور کرده ايم. همين شده که ردپاي کمتري از خلاقيت در اين بخش مي‌بينيم. همکاران من اين روزها در دبيرخانه جشنواره مشغول برگزاري سينما نوستالژي هستند. کارکرد اين سينما براي ما فقط پخش فيلم نيست بخشي از آن جهت برپايي بزرگداشت‌ها و پخش فيلم‌هاي قديمي کودک و نوجوان است. بخشي هم براي ارزيابي با اين محوريت است که اين فيلم‌ها و موضوعات براي کودکان و نوجوان امروز جذاب هست يا نه؟ همين مسأله گوياي ايجاد تغيير در ادبيات کودک و نوجوان است و اينکه نوع مطالبه براي فيلمسازي اين گروه سني هم متفاوت شده است. تفاوتي که نيازمند پاسخ به سؤالاتي از آن است که اين مطالبه را چه کسي پاسخگو است؟ همان فيلمسازهاي قديمي؟ بايد ببينيم روي افراد براي انجام اين کار سرمايه‌گذاري کرده‌ايم يا نه! از سويي بايد ديد نسلي که اين شکاف را پر کنند تربيت کرده‌ايم؟ کساني که دراين رابطه کارکردند اغلب تک مضراب بوده‌اند. مسأله سينماي کودک و نوجوان اين است که اگر خواهان اهميت يافتن آن هستيم نبايد از هيچ بخش اکوسيستم و زيست بوم سينما غفلت کنيم.

آيا مضامين پيشنهادي از سوي شما باعث نمي‌شود که نگاه شخصي مؤلف محدود شود؟ آيا آثار خارج از اين مضامين هم مورد حمايت شما قرار مي‌گيرند؟

اين مضامين تنها به آثار جهت‌دهي مي‌کنند، نه اينکه آنها را غربالگري کنند. وقتي درباره کودک و نوجوان صحبت مي‌کنيد حتماً چالش‌هاي اصلي و موضوعات تربيتي آنان براي ما مسأله هستند. ما قرار نيست براي کودک و نوجوان، فيلم خنثي بسازيم. اما اين شاخص‌ها، جزو محورهاي اولويت‌دار ما براي حمايت هستند و سعي کرديم آثار را به سمت آنان سوق بدهيم. در اين ميان حتماً آثاري هم وجود دارند که ممکن است شاخص‌هاي مهم ديگري داشته باشند.

چينش کارشناس‌هاي شما که پشتوانه اعتباري اين تشخص هستند، به گونه‌اي بوده که تنوع نگاه‌ها در نظر گرفته شود؟

پيش از اين در فارابي شوراها از جمله شوراي کودک، شوراي اجتماعي، شوراي مقاومت، شوراي اقتباس و… تصميم‌گيرنده بود اما در دوره جديد به عنوان مثال اگر فيلمنامه‌اي درباره نوجوانان و مسأله آموزش و پرورش به فارابي بيايد براي چند کارگردان، فيلمنامه‌نويس و تهيه‌کننده و کارشناس تربيتي حوزه نوجوان در خارج از فارابي ارسال مي‌شود و مجموع نظرات آنان را جمع‌بندي مي‌کنيم. ممکن است براي يک فيلمنامه دو نفر از کارگردان‌هاي سينماي ايران نظر بدهند و براي فيلمنامه ديگر آدم‌هاي ديگر نظر بدهند. با اين شيوه هم سليقه واحد بر چيدمان و انتخاب فيلم‌ها حاکم نمي‌شود و هم آن نقدهايي که معمولاً به اين شوراها وجود داشت برطرف شده است و ما از بيشينه ظرفيت در سينماي ايران در ارزيابي طرح‌ها و فيلمنامه‌ها بهره ببريم.

علت برگزار نشدن جشنواره فيلم کودک و نوجوان سال گذشته کمبود کمي و کيفي فيلم‌ها عنوان شد. البته اگر مي‌خواستيم مي‌توانستيم با آن رويکردها فيلم‌ها را برسانيم اما نخواستيم و نيت‌مان اين نبود. در فهرست تازه اعلام شده هم فيلم‌هاي کودک و نوجوان، غايب هستند.

کمي بعدتر که مشخص شود آنها را هم اعلام مي‌کنيم. دست‌مان براي جشنواره پر است. با موافقت آقاي دکتر جبلي در جلسه مشترک بين مديران سازمان سينمايي و معاونين محترم صداوسيما، در حال توليد فيلم سينمايي درباره يکي از کاراکترهاي تلويزيوني هستيم. چند اثر ديگر هم در دست توليد است و به اميد خدا با دست پر وارد جشنواره خواهيم شد.

در اين آثار، سهم انيميشن هم در نظر گرفته شده است؟ چون سال گذشته در شرايطي که کسي فکرش را هم نمي‌کرد، دو انيميشن «پسر دلفيني» و «لوپتو» نجات دهنده بودند.

البته انيميشن در مأموريت‌هاي فارابي تعريف نشده اما در جشنواره کودک و نوجوان، سهم آن لحاظ شده و در فراخوان هم اعلام کرده‌ايم.

از کارنامه کاريتان در سال گذشته راضي هستيد؟

در سال گذشته علي‌رغم همه سختي‌هايي که سينما به تبع جامعه با آنها مواجه بود، ما در بنياد سينماي فارابي حرکت همه‌جانبه را آغاز کرديم و فارابي صرفاً معطوف به توليد نبود. بيش از ۵۰ رويداد مختلف در سالي که همه به دنبال منفعل کردن جامعه سينمايي بودند، با استقبال اهالي سينما در فارابي برگزار شد. علاوه بر رويداد VFX SUMMIT که اتفاقي مهم در حوزه جلوه‌هاي بصري بود، رويداد سينماسلامت از ديگر اتفاقات مهم سال گذشته بود که علاوه بر تکريم نظام پزشکي و پرستاراني که در دوره کرونا خدمت کردند، توليد آثار مرتبط با اين مسأله را هم در پي داشت و سه اثر برگزيده رويداد سينماسلامت به مرحله ايده‌پردازي و توليد فيلمنامه رسيدند. همچنين سينماتکيه را که عرض ارادت جامعه سينمايي به ساحت حضرت اباعبدالله حسين(ع) بود هم برگزار کرديم.

اين حرکت فارابي تداومي هم در جريان فيلمسازي سينماگران باورمند به اين نگاه داشت؟

امسال سينماتکيه را برده‌ايم به سمت رويداد ايده‌پردازي در مورد هفت شخصيت از اصحاب ابي‌عبدالله که تبديل به فيلمنامه شوند. در بحث بين‌الملل با وجود تمام مسائل و مشکلات و حتي سعايت‌هايي که از داخل ايران عليه سينماي ايران در جهان انجام مي‌شد، بشدت فعالانه عمل کرديم. از حضور در جشنواره برلين منع شده بوديم اما در جشنواره کن، شانگهاي و جشنواره فيلم مسکو حضور مقتدرانه داشتيم و توافقات خوبي هم با کشورهاي مختلف از جمله روسيه حاصل کرديم.

در توليدات مشترک سينمايي به نتيجه‌اي رسيديد؟

هم با چين و هم روسيه توافقات اوليه صورت گرفت. البته توليد مشترک کار بسيار سخت و زما‌نبري است چرا که رسيدن به ادبيات مشترک، داستان مشترک و نظام توليد و کنترل پروژه مشترک سخت و زمانبر هستند.

الان اثري هست که به مرحله توليد رسيده باشد؟

يک پروژه مشترک با روسيه تقريباً به سرانجام رسيده است.

آن طور که از اخبار برمي‌آيد بخش عمده‌اي از فعاليت شما متمرکز در بخش فيلمنامه بوده است.

بله، توليد فيلمنامه تبديل به خط توليد مستمر قوي شده است. اصلي‌ترين مشکل ما در توليدات سينمايي پارسال اين بود که اصلاً فيلمنامه‌اي نداشتيم يعني توليدات سال قبل فارابي دوسالانه بود و به سال ۹۸ و ۹۹ برمي‌گشت. من که در ۱۴۰۰ به فارابي آمدم هيچ فيلمنامه قابل اتکايي نداشتيم. امسال حجم انبوهي از فيلمنامه‌ها را توليد کرديم يا قرارداد نگارش بستيم که به نظر من تا سه، چهار سال ديگر دست فارابي از جهت فيلمنامه پر خواهد بود؛ همه اينها محصول حرکت يک‌ساله فارابي بوده است.

کرادفاندينگ يا همان جمع‌سپاري مالي که در فارابي اتفاق افتاد، چه خروجي داشت؟

اينها مکانيزم‌هاي جديد تأمين مالي براي سينماي ايران خواهد بود. پارسال فارابي نزديک به حدود ۲۵۰ درصد افزون بر تفاهمنامه بين خودش و سازمان سينمايي که همان بودجه فارابي است، توليد انجام داده است. ضمن اينکه در سال گذشته، هزينه توليدات را مديريت کرديم. ما هيچ توليد بالاتر از ۲۰ ميليارد را در سال گذشته اجازه نداديم که صورت بگيرد.

 حتي براي کارهايي مثل «سينمامتروپل» يا «بهشت تبهکاران»

در فيلم آقاي جوزاني ما ۵۰ درصد شريک هستيم، ولي در فيلم‌هايي که توليد خودمان بوده هزينه‌ها را بشدت مديريت کرديم. پارسال فيلمنامه‌هايي داشتيم که برآوردشان ۴۰ ميليارد بود و با وجود برتري‌ها با باور به اينکه فارابي تنظيم‌گر ملي سينماي کشور است، اجازه نداديم توليدشان آغاز شود. همه اين اتفاقات در سالي افتاد که همه فکر مي‌کردند چراغ سينماي ايران خاموش يا لااقل فعاليت‌هاي سينمايي کم خواهد شد. به گواه کارمندان قديمي فارابي و از همه مهم‌تر به گواه آماري که خدشه‌پذير نيست، فارابي در يک سال گذشته به اندازه يک فارابي ۱۰ ساله کار کرد؛ چه در حوزه مالي و چه در حوزه توليد. ما بالاترين ميانگين سرمايه‌گذاري در توليد را در ۱۰ سال گذشته داشتيم. هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ ميانگين سرمايه‌گذاري در توليد، هم از لحاظ هنري، فيلم‌هاي فارابي توانستند بيشترين جوايز را در چند سال گذشته بگيرند. هم در حوزه بين‌الملل برگزاري انبوه هفته‌هاي فيلم مثل همه فيلم چين، هفته فيلم استراليا، هفته فيلم روسيه، هفته فيلم ويتنام و ژاپن در کارنامه يکساله بوده است. غير از هفته‌هاي فيلمي که برگزار کرديم در ۱۷ کشور ديگر هفته فيلم‌هاي ايراني را برگزار کرديم؛ مجموعه‌اي از اتفاقاتي که در يک سال پرمشغله براي فارابي و البته پرحادثه براي سينماي ايران رقم خورد.

 نشر اول: روزنامه ايران

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید