نمایش موارد بر اساس برچسب: بهاره رهنما

 

هما گویا (سی و یک نما ) – امروز فضای مجازی پر بود از عکس های بی کیفیت از یک عروسی. عکس هائی که چند ساعت بد عروس با کیفیت خوب روی صفحه اش گذاشت.عروس را می شناختم و فکر می کردم بار دیگر در نقش یک عروس در فیلمی بازی کرده است چرا که او بارها و بارها در فیلم و سریال لباس عروسی پوشیده بود. آنقدر که به نظرم گاه با شخصیتی که از او سراغ داشتم مغایرت داشت.فیلم ها و سریال ها معمولا کمدی بودند مثل "مرد هزار چهره" مهران مدیری.معمولا دوربین ها هم کوشش می کردند تا عدم تناسب ایشان را با لباس عروسی ماسکه کنند و من هم با خود می گفتم که او چقدر بازیگرمتعهدی است و چقدر به حرفه اش ایمان دارد که حاضر است با چنین پوششی جلوی دوربین برود.  

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما- رضا کیانیان در اولین تجربه کارگردانی خود، در کنار هدایت هاشمی و بهاره رهنما به ایفای نقش می‌پردازد.

منتشرشده در تئاتر

هما گویا(سی و یک نما )– فکر می کنم یکی از اولین کسانی بودم که خبر فوت عباس کیارستمی را باتیتری برگرفته از دو فیلم خانه ی دوست و کپی برابر اصل نوشتم. فکر هم می کردم که چه کارمنحصر به فرد  کرده ام اما بعد دیدم همه ی تیترها تقریبا "طعم گیلاس" داشت و راه خانه ی دوست را نشان می داد. کاملا هم دلی و خودجوش این اتفاق افتاده بود.گر چه نیکی کریمی اصلا تیتر من را ندیده و منظورش هم من نبودم وبا وجودی که عباس کیارستمی هرگز با من تماس نگرفت و دو سه هفته قبل هم به دیدنش نرفتم ،برایم هرگز شعر سهراب نخوانده بود و حتی زنگ هم نزد تا خداحافظی کند اما.....

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما- بهاره رهنما و پژمان جمشیدی در نمایشی نوشته وودی آلن به روی صحنه می روند.

منتشرشده در تئاتر
سی و یک نما – آمار ها نشان می دهد پایان دادن به زندگی زناشویی در ایران ، آمار بسیار قابل ملاحظه ای است که مسلم افراد معروف و مشهور هم در آن مستثنا نیستند اما فرقش در این است که آنها در کنار دغدغه تحول زندگی ویک تصمیم سرنوشت ساز مجبورند نگران حاشیه ها هم باشند تا جائی که سالها عدم تفاهم در زندگی را تحمل یا پنهان کنند. هستند عده ای هم که از همین معروف و مشهور بودن وام می گیرند و خود به شایعات دامن میزنند تا شریک زندگی که حالا حریف محسوب می شود را خرد و خاکشیر کنند. بهاره رهنما از گروه اول است ، همراه همسرش پیمان قاسمخانی تصمیمی گرفته که یک شبه نبوده و حالا هم نمی خواهد به بیست و چند سال زندگی مشترک بی احترامی کند.گفته هایش را در صفحه شخصی اش می خوانیم
 
بهاره رهنما:پشت می‌کنم به همه مزخرفات و قضاوت‌های این روزها ، با آتش زندگی و مهر آدم‌هایی كه دوستم دارند و دوستشان دارند گرم می‌شوم و همچنان به مسیرم ادامه می‌دهم. بعد از بیست‌وچهار سال تلاش در عرصه كار هنری و اخذ دو لیسانس و دو فوق‌لیسانس از دانشگاه‌های معتبر كشورم ، بی‌شک عقل و درایت كافی برای تصمیمات مهم زندگی‌ام دارم.
 
پیمان قاسم‌خانی هم همیشه بهترین دوست و آدم عزیز زندگی من هست و خواهد بود و بی‌اندازه بزرگ و محترم. آن دسته بیماران روحی كه منتظر جنگ بین ما و آزار فرزندمان هستند هم بی‌شک در حسرت این آرزو خواهند ماند. به گمانم هر آدم معروفی مثل هر انسانی حق دارد بخش‌هایی از زندگی‌اش را كه دوست دارد در فضای مجازی به تماشای عموم بگذارد و بخش‌هایی را نه. هرگز با دروغ و دغل زندگی نكردم و نمی‌کنم و همچنان به روش تلاش و كوشش و جلو رفتنم در مسیری كه دوست دارم تا زنده‌ام ادامه خواهم داد. كسانی را هم كه من و ما را قضاوت می‌کنند و قصد دارند تمام تلاش‌هایمان در عرصه كار و اجتماع را ندیده بگیرند و ما را شکست‌خورده بنامند، به خداوند بزرگ واگذار كردم و امیدوارم در سال نودوپنج با سخت‌ترین تغییرات و چالش‌های زندگی‌شان مواجه بشوند تا دست از قضاوت آدم‌ها بردارند.
 
خوشبختی احساس درون ماست: من بهاره رهنما در این بهار هزار و سیصد و نودوپنج خودم را زن خوشبخت و پرتلاشی می‌دانم كه تغییرات زندگی را با جرات و آغوش باز می‌پذیرد و هرگز كسی را مقصر اتفاقات شخصی عمرش نمی‌داند. این اولین و آخرین پیام من درباره این تنش‌های اخیر بود و هست. حالا بیماران بیكار بروند تا ماه‌ها این نوشته مرا تحلیل كنند. خدا را شكر به آمار اشتغال كشور با این جوابم اضافه كردم. من‌بعد به بازی احمقانه نُون‌به‌نرخ‌روز‌خورهای اینترنتی به هیچ عنوان تن نخواهم داد و در مقابل این افراد مجازی و فضای مجازی در این‌گونه موارد و سرك کشیدن‌ها سكوت می‌کنم. در برخورد با آدم‌های حقیقی هم همچنان بدون دروغ و ریا خود واقعی، سرزنده و خوشحال خودم هستم.
 
منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما- پنج بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با مشارکت در کمپینی به سفیران آگاهی بخشی درباره دیابت پیوستند.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما- گروه زنان شکسپیر که تشکیل شده از هنرمندانی چون مهناز افشار,بهاره رهنما,سحر دولت شاهی, بهنوش بختیاری, در اقدام تحسین برانگیزی درآمد اجرای تاترشان را تقدیم هنرمند عزیز خانم ثریا حکمت کردند.

منتشرشده در تئاتر

مائده میری-گفتگو اختصاصی با "بهاره رهنما به بهانه نمایش "عامدانه ،قاتلانه ، عاشقانه"
فقر از در  که بیایید عشق از پنجره بیرون می‌رود

قتل روی صحنه تئاتر آن هم سه بار و توسط سه زن سوژه ای نیست که به راحتی هر کارگردانی بتواند از کنار آن عبور کند چرا که در دل هریک از این قتل ها،انگیزه های بسیاری نهفته است .اینکه چه اتفافی رخ می دهد که یک زن از جنس لطافتهای زنانه اش می گذارد و دست هایش را به خون الوده می کند .


چندی پیش "ساناز بیان "کارگردان  مطرح تئاتر با هوش و  جسارت کم نظیر دست به این کار زد و با ظرافت و دقت خاصی نمایش «عامدانه، قاتلانه، عاشقانه» را به روی  صحنه برد
این نمایش به زندگی سه زن فاتل می پردازد که با انگیزهای مختلفی مرتکب قتل می شوند. یکی ازاپیزودهای این نمایش به زندگی زنی می پردازد که در لحظه های  آخر، از اعدام   باز می گردد و توسط خانواده مقتول بخشیده می شود .مدتی بود که می خواستم به همین بهانه با "بهاره رهنما "بازیگر مطرحی که در این نمایش ایفاگر نقش این زن است از منظری متفاوت به گفتگو بنشینم که حالا این فرصت پیش آمده است:


شما در تئاتر «عامدانه، قاتلانه، عاشقانه» ایفاگر یک نقش متفاوت هستید و نقش    یک زن قاتل  را  با پیچیدگی های شخصیتی بسیار   ایفا می کنید کمی در مورد بازی در این اثر صحبت کنید؟

کارگردانی این اثر بر عهده ساناز بیان بود. فردی که توانایی زیادی در خلق نمایش دارد و دانش آموخته   رشته تئاتر است و در  خارج از کشور   اجرای بیش از 10 نمایش موفق را بر عهده داشته و در داخل کشور هم چند تئاتر خوب را به روی صحنه برده است. در این تئاتر او بر اساس مستندات زندگی سه زن ایرانی است که در زندگی‌شان مرتکب قتل می‌شوند ،نمایش نامه‌ای را به رشته تحریر در آورده است که با سه قصه در سه قسمت به روی پرده می‌رود .در دو قسمت اول زن‌ها سرنوشت‌شان به اعدام منتهی     می‌شود اما زن سوم که نقش آن را من ایفا می‌کنم   شامل عفو می‌شود و از مجازات اعدام می‌گریزد.

این طور که در خبرها آمده بود تمام  شخصیت های این نمایش و اتفاقاتی که در آن رخ داده واقعی است؟

همین طور است منتهی چون به لحاظ بار حقوقی ما نمی توانستیم  از اسم این افراد استفاده کنیم نام آن‌ها و مکانی که در آن اتفاق ها رخ داده را تغییر دادیم. ولی خب با تمام این تفاسیر اگر مخاطبی اخبار حوادث  آن دوره را دنبال می کرد  به نوعی متوجه  هویت واقعی این افراد می شد.

معمولا کم اتفاق می‌افتد که یک تئاتر آن هم از جنس زنانه به موضوع قتل بپردازد چه شد که تصمیم گرفتید  در نمایشی با این سوژه  نقش آفرینی کنید؟

البته من همواره سعی کردم وارد جریانات فمنیستی نشوم و صرفا مسائل را از زاویه زنانه در نظر نگیرم اما اگر ناخود آگاه به  مسائل زنان در نوشته و یا آثار نمایش‌ام بیشتر پرداخته‌ام  به این خاطر است که من فضای زنانه را بیشتر می‌شناسم و موضوع و مشکلات آن‌ها را با  همه وجودم لمس می کنم.  در مورد این نمایش هم همین طور بوده  و کارگردان و در نهایت بازیگران سعی کردند بیشتر از آن‌که‌ نگاهی صرفا زنانه‌ به این موضوع داشته باشند ،مسائل را از بعد آسیب شناسانه زنانه مورد آنالیز قرار دهند و این برای من هم جذابیت خاص خودش را داشت.
 

جالب است که سعی کردید مسائل را از زاویه آسیب شناسانه مورد آنالیز قرار دهید؟

بله، این برای اولین‌بار است که در یک نمایش سعی شده تا این مسائل را از بعد آسیب شناسی مورد بررسی قرار بگیرد که یک فرد ممکن است در دوران کودکی و نوجوانی  چه مشکلاتی را پشت سر بگذارد که در موقعیت خاصی در بزرگسالی‌اش  دست به انجام چنین کاری بزند.    با وجود اینکه زمان این تئاتر   110 دقیقه  بود  اما کلیت کار به گونه ای طراحی شد تا   مخاطب بتواند درگیر زندگی این سه زن شده   و  تلنگری که باید به تماشاچی زده ‌شود.

با توجه به نگاه روانشناسانه ای که این نمایش داشته به نظرتان توانسته در لایه های زیرین خود به افراد و خانوادهها هشدار دهد؟

خوشبختانه این اتفاق  با ظرافت خاصی اتفاق افتاده و تک تک کاراکترها به خوبی شخصیت پردازی شده اند به گونه ای که مخاطب می تواند با لایه های درونی این شخصیت  ها آشنا شود و از همه مهمتر به این نکته پی ببرد که  نقش خانواده و البته جامعه در رشد افراد به ویژه در دوران کودکی و نوجوانی بسیار پررنگ است و در این دوران اگر مواظب برخی از اتفاقات نباشیم ممکن است در آینده دچار مشکلات غیر قابل جبرانی  شویم .از آنجا ئی که من خودم مادر یک دختر نوجوان هستم ،بسیاری از این مسائل را با تمام وجودم لمس کردم و سعی داشتم با بازی در این اثر به نوعی به خانواده ها هشدار دهم تا سطح آگاهی خود را در برخورد با فرزندانشان افزایش دهند.


به نظرتان 110 دقیقه فرصت مناسبی  برای پرداختن به زندگی 3 زن  با  پیچیدگی های خاص  شخصیتی هست؟

خوشبختانه کارگردان این کار در این باره بسیار با تدبیر عمل کرده است و در نگارش قصه نوعی ایجاز به کار برده که در نوع خودش بسیار جذاب و اثر گذار است .از طرفی بازی بازیگران و نوع میزانسن هم باعث می شود در همین مدت زمان هم مخاطبان به خوبی با این کاراکترها آشنا شوند و به آن میزان از تاثیری که مد نظر عوامل کار است دست پیدا کنند.

 اگر اشتباه نکنم شما در کنار سایر رشته‌های که تحصیل کردید رشته حقوق را هم به شکل آکادمیک فرا گرفتید این موضوع روی دیدگاه شما در ایفای این نقش تاثیر نداشت؟

به نکته خوبی اشاره کردید چرا که به واسطه تحصیلاتم در این حیطه به این موضوع پی بردم اکثر قتل های که در ایران توسط زنان انجام می شود ریشه  در فقر دارد چرا که همان طور که حضرت علی (ع) فرمودند فقر از   در  که بیاید عشق از پنجره بیرون می رود به همین خاطر  بیش از 70- 80 درصد از زنانی که در کشور ما  مرتکب قتل می شوند به دلیل مشکلات  اقتصادی بوده و تنها عده کمی از آنها به بیماری روحی روانی مبتلا بودند که خود این نکته گواه این موضوع است که ما باید مسائل اقتصادی  در چارچوب خانواده‌ها را جدی‌تری بگیریم.

نکته قابل تاملی  که در مورد  کاراکتر شما  وجود داشت این است که بحث تعرض در انگیزه قتل وجود دارد و این زن به نوعی برای دفاع شخصی دست به این اقدام زده است این در حالی است که شاید این موضوع در بسیاری از کشورها   طور دیگری در قانون تعریف شود؟

بله، در اکثر جوامع به این اقدام نوعی دفاع شخصی می‌گویند اما خب نکته جالب در مورد  زنی که نقش آن را ایفا می‌کنم این است که در نهایت به لحاظ قانونی تبرئه نمی‌شود بلکه خانواده مقتول با درک شرایط زن در حین اقدام به قتل  به نوعی او را بخشیدند.  در هر حال این پرونده پیچیدگی خاص خودش را داشت.

و خب در نهایت هم  هیچ‌گاه پرده از این  راز ها یا به عبارتی پیچیدگی های شخصیتی برداشته نشد؟

 بله به هر حال زندگی در زندان شرایط خودش را دارد و افراد در آن شرایط نوعی از زندگی را تجربه       می‌کنند که    روی روحیه و حتی جهان بینی‌شان تاثیر زیادی می‌گذارد و به همین خاطر روحیه تازه‌ای پیدا می‌کنند به گونه‌ای که  بعد از  اعدام و حتی آزادی‌شان شما نمی‌توانید به نوعیپرده از رازهای آن‌ها  بردارید.

در پایان اگر دوست دارید در مورد اجرای این نمایش در بخش خصوصی صحبت کنید؟

همواره بر این باورم که بخش خصوصی باید به کمک تئاتر بیایید چرا که تئاتر نیازمند حمایت جدی در این حوزه است .متاسفانه ما در بخش معرفی تئاتر بسیار ضعیف عمل کردیم و بسیاری از مردم تئاتر برایشان صرفا در نمایش های کمدی و یا روحوضی خلاصه می شود این در حالی است که ما با اجرای نمایش در سالن های از این دست می توانیم طیف های مختلف جامعه را به تماشای این آثار ترغیب کنیم.

منتشرشده در سینمای ایران

            الهه عبداللهي -  اميرحسين رستمی در گفتگو با 31 نما

 شايد وقتي در خيابان با اصرار گل فروش ها و فال فروش ها مواجه شويد،‌ بي تفاوت از كنارشان عبور كنيد. اما قطعا اگر اين فروشنده ها چهره هاي سينما و تلويزيون باشند،‌

 

منتشرشده در سینمای ایران
صفحه2 از2