اول اینکه در مفهوم کارناوال، سیرک و شهرِبازی یقینا سرگرمی و شادی مستتر است و چه خوب اگر بیشعارزدگی و تکرار، پیام و یا نقدی هم داشته باشد. اجرا در کارناوال یقینا با اجرای یک نمایشنامهی دراماتیک روی صحنهی تئاتر فرق میکند و قرار نیست در یک مسابقه به سبک کارناوال با احساسات آن هم در قالبِ پیرنگی تکراری بازی کنیم.
سینا_ساعی که یک رَپر است و تا پیش از این خیلی از ما چندان ارتباطی با این سبک موسیقی جوانپسندِ نمیگرفتم نه از خودش بلکه از سبک موسیقی خود دفاع کرد. چطور میتوان وضعیت جامعه را از هر نظر با بیانی خاص به چالش کشید و نقد کرد.
او زیرکانه اینبار لشکرِ تُک نفرهی صحنه شد و چطور حرکاتش را با این کلام و ریتم تند به خوبی کنترل میکرد و نفس کم نمیآورد و اجرا از فرم و اُکت جا نمیماند، قابلِ تحسین است.
یک تئاتر_موزیکال کوتاه.
یک نمایشِ آوانگارد که حتی امیرکبیر را به چالش میکشید و از او در مورد جایگاه و همراهی همسرش در حافظهی تاریخ میپرسید.
طراحی صحنه بسیارخوب بود اما به شخصه در اجراهای اینچنینی نگاهم در اولویت به بازی است.
به "سینا ساعی" که علاوه بر موزیسین، یقینا میتواند بازیگرِ خوبی هم باشد
و حالا اینکه چه کسی از این گروه بالا میرود، قبلا مشخص شده و ما هم امشب باخبر میشویم.
اینکه چه کسی پیروز این مسابقه در پایان خواهد شد نیز قابلِ پیشبینی نیست و چندان هم اهمیتی ندارد اما ما در مسابقهی کارناوالِ رامبدجوان با یک چهره آشنا شدیم که در آینده بیشتر از او خواهیم شنید.
هما گویا

