Super User

Super User

پانیذ اسماعیل لو (سی و یک نما) – ریچارد گر بازیگر میلیون دلاری هالیوود که به خوش لباسی معروف است و معمولا نیز در فیلم ها نقش شخصیت های متمول را بازی می کند این بار در فیلمی با لباسها و چهره ای کثیف به مردی بی خانمان تغییر چهره داده است.

سروش صامعی (سی و یک نما)-« برتری » یکی از فیلم های پرفروش این روزهای سینمای جهان است که با هزیته ای یک صد میلیون دلاری ساخته شده و به رغم اینکه انتظار زیادی  می رفت که سوژه جذاب فیلم مخاطب سینما را وادار کند تا از آن لذت ببرند اما نتوانسته مخاطب را راضی کندو در فروش  نیز گر چه جزو صدر نشین هاست اما در رتبه سوم و چهارم دست و پا می زند.

سی و یک نما - رادیودر سال هزار وسیصد و پنج خورشیدی،بی سیم برای نخستین بار وارد ایران شد که نهایتا به ایجاد رادیو منتهی گردید. هیات وزیران روز ۲ مهر ۱۳۱۳ استفاده از رادیو را تصویب کرد و مقرراتی وضع شد که برای نصب آنتن و استفاده از رادیو اجازه وزارت پست و تلگراف و تلفن لازم بود.

 

الهه عبداللهی- منیژه حکمت، تهیه کننده فیلم سینمایی "بربادرفته" در گفت و گوی اختصاصی با سایت 31 نما، اخبار روزهای اخیر درباره داستان این فیلم را تکذیب کرد و گفت: «انتشار چنین مطالبی در رسانه های مجازی بی هویت صورت می گیرد. امیدوارم همه اخلاق حرفه ای را رعایت کنند و دیگر در زمینه "بر باد رفته" اخبار دروغ به گوشمان نخورد. »
منیژه حکمت ادامه داد: «در خبرها به دروغ گفته شده که داستان "بر باد رفته" در خصوص تغییر جنسیت است و من نمی دانم چرا این دروغ باید مطرح شود. بنده و آقای سرتیپی تهیه کننده فیلم هستیم، رضا عطاران کارگردانی و نقش اصلی را به عهده دارد و بناست سیامک انصاری هم به نقش آفرینی بپردازد. امیرمهدی ژوله هم نویسنده فیلمنامه خواهد بود. به غیر از این موارد، هیچ خبری را در زمینه "بر باد رفته" رسانه ای نکردیم و امیدوارم شاهد بازتاب اخبار کذب دیگری نباشیم. »
وی در پایان ضمن اشاره به این نکته که در حال حاضر قصه این فیلمِ کمدی در حال نگارش است، اظهار داشت: «این فیلم صاحب دارد و مردم نباید شایعات را در زمینه "بر باد رفته" را باور کنند . »

سی و یک نما- کارگردان فیلم سینمایی «روایت ناپدید شدن مریم» از تلاش برای اکران این فیلم در گروه هنر و تجربه خبر داد.

هما گویا (سی و یک نما) - لاله زار را بالا و پائین میروم . خاطره ای از آن ندارم چرا که خاطره ها متعلق به نسلی پیش از من است.لاله زار را بالا و پائین می روم ،شاید به دنبال چند لامپ کم مصرف ، یک سه راهی یا سر پیچ یکی از لوسترهای خانه که خراب شده است . لاله زار را بالا و پائین می روم و می دانم که روزی این خیابان حرمتی داشت به قدمت تئاتر ایران و به قدمت نمایش روحوضی و سیاه بازی که تو آخرین بازمانده ی آن بودی.

هما گویا (سی و یک نما)- آخرین روزهای اولین ماه بهار است . بهار سال 1385. برای خاکسپاری "پوپک گلدره" به قطعه ی هنرمندان بهشت زهرا آمده ام . از دور نگاهی به مزار "علی حاتمی" می اندازم و با خودم فکر می کنم ،سال 72 این قطعه چقدر خالی بود و حالا چقدر پر شده است .جمعیت زیادی آمده اند اما در بین آنها دوستان و همکاران نزدیکش را نمی بینم . فکر می کردم الان اینجا پر است از هم سن و سالهای پوپک گلدره اما چنین نیست !تصمیم می گیرم همین حس را سوال گزارشم بکنم . به "حسن پورشیرازی "همبازیش در سریال "نرگس "نزدیک می شوم و می پرسم : "چرا دوستان و جوانتر های همسن و سالش نیستند؟" با بی حوصلگی جواب میدهد که :" بروید و از خودشان سوال کنید".لهنش به دلم نمی نشیند و به همین دلیل دیگر هرگز و به هیچ بهانه ای با او هم کلام نمیشوم . سماجت دارم روی این سوال و به سراغ "محمد کاسبی " می روم . سیگار ناتمامش را زیر پا خاموش می کند و می گوید: " این روزها خیلی از هم دور شده ایم . شاید جای گله نباشد ، شاید خیلی گرفتاریم و شاید هم باور نداریم که مرگ در هر سنی و هر زمانی در کمین ما هم نشسته است .به مریلا زارعی نزدیک می شوم .ساکت ،آرام و با وقار روی نیمکتی نشسته و گرچه عینک به چشم دارد اما قطرات اشک گونه هایش را خیس کرده است .

سی و یک نما- «میکی رونی» بازیگر قدیمی و باتجربه هالیوود در ۹۳ سالگی درگذشت. بازیگری با قد کوتاه و چهره ای بچه گانه و کودک درونی فعال که تا پایان عمرهرگز بزرگ نشد ،چه زمانی که در هجده سالگی نقش "ادیسون" را بازی می کرد و چه موقعی که در هشتاد سالگی با بازی درخشان و ماندگار ،پدربزرگ بی خانمانی شد که می خواست پاپانوئل زندگی نوه اش باشد.

پوریا تابان (سی و یک نما)- یه شب مهتاب ماه میاد تو خواب، منو می بره کوچه به کوچه، باغ انگوری باغ آلوچه، دره به دره، صحرا به صحرا، اونجا که شبا پشت بیشه ها، یه پری میاد ترسون و لرزون، پاشو میزاره تو آب چشمه، شونه می کنه موی پریشون......

هما گویا (سی و یک نما)– روزهایی که به بهانه جشنواره فیلم فجر وبرای دیدن فیلم های حاضر در بخش مسابقه جشنواره به برج میلاد می رفتم، با خودم فکر می کردم که این مکان بسیار مرتفع جای مناسبی برای دیدن فیلم های امسال جشنواره نیست چرا که فیلم ها انقدر درام، ناامید کننده، تلخ و عمدتا بی پایان بود که اگر کورسوئی از افسردگی در وجود آدمها وجود داشت همانها وسوسه پرواز از برج میلاد حتا بدون «کلاشینکف» را پیدا می کردند. بخصوص قشر بلاتکلیف رسانه ای که دلشان پر است این روزها از روزگار.

صفحه282 از291