چهارشنبه, 25 ارديبهشت 1404 13:37

به بهانه توقف پخش سریال سووشون / روزی که نگران زری و یوسف شدم

نوشته شده توسط هما گویا
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
به بهانه توقف پخش سریال سووشون / روزی که نگران زری و یوسف شدم به بهانه توقف پخش سریال سووشون / روزی که نگران زری و یوسف شدم سی و یک نما

سی و یک نما - وقتی برای یک فیلم یا سریال مشکلی در راستای اکران پیش می‌آید، بیشترین چیزی که آزار دهنده است اینکه صاحب اثر، تهیه‌کننده و یا حتی پلتفرم پخش‌کننده به جای دفاع جانانه از محصول خود، بخواهد با احساسات مخاطب بازی کند و برای رسیدن به حقِ خود، دست روی باورهای ملی، مذهبی، تاریخی و یا فرهنگی او بگذارد.

ایرادهایی که این روزها به سریال "شووشون" وارد شده تا جلوی پخش آن گرفته شود هیچ ارتباطی با بستر تاریخی آن و یا جایگاه ویژه‌ی این رمانِ فاخر ندارد. اما کاملا قابل دفاع است و می‌شود مشکل را حل کرد.

زمانی که خبر از ساخت سریال "سووشون" آمد، از اینکه یک زن آن را می‌ساخت و به خصوص اینکه سازنده‌ی اثر، خانم "نرگس آبیار" است، دلگرم شدم چرا که "سووشون"صرفا یک رمان نیست، یک اثرِ ماندگارِ کلاسیک هم نیست. سووشون یک قصه در بستر تاریخ است و وام‌گرفته از عشق.

جالب است که خودِ سرکارِ خانم سیمین دانشور فقید در این رمان به راحتی و از عمد ما را به حریم خصوصی‌ زری و یوسف راه می‌دهد و خواننده را آنچنان با راز و نیازهای عاشقانه‌ی این دو محرم می‌کند که بتواند تا آخرین ورقِ کتاب، زری را در سوگ سیاوشش همراهی کند. مسلما قصد خانم دانشور متبلور کردن غرایز جنسی خواننده نبوده و یقینا خانم آبیار هم چنین قصدی نداشته و ندارد و صرفا با وفاداری به نویسنده‌ی اثر حس او را با تیزبینی منتقل کرده است و این جای دفاع دارد وقتی در بعضی از آثار سینمایی و نمایش خانگی اروتیک‌ترین دیالوگ‌ها و نظربازی‌ها را بی‌دلیل و برای جذب مخاطب شاهد هستیم.

photo_2025-05-14_15-14-03.jpg

زمانی که شنیدم سریال سووشون ساخته می‌شود هم خوشحال بودم و هم نگران.

سووشون جایگاه خاصی در زندگی من دارد. اولین بار این کتاب را در نوجوانی از معلمم هدیه گرفتم و هنوز یکی از ارزشمندترین یادگاری‌های زندگیم است که بارها بر نوشته‌ی صفحه‌ی اول با دست‌خط معلمِ ریاضیم بوسه زده و میزنم. کتاب را در نوجوانی خواندم و با آن ارتباط گرفتم، در دهه‌های بعدی زندگیم، جوانی و حال در میانسالی هم خواندم و باز هم با آن ارتباط گرفتم، با این تفاوت که زاویه‌ی نگاهم به "زری" متفاوت شده است و این یعنی جاودانگی یک اثر که حالا قرار است آن را در قاب تصویر ببینم و باید به آن احترام بگذلرم اگر اثری وفادارانه باشد.

وقتی شنیدم نرگس آبیار "سووشون" را می‌سازد بسیار کنجکاو نقش زری و یوسف بودم و چهره‌هایی که در حین خواندن کتاب در ذهنم به تصویر کشیده میشد.

در ذهن من نه زری شبیه "بهنوش طباطبایی" بود و نه یوسف شبیه "میلاد کی‌مرام" و نگران‌تر شدم اما... وقتی تیزرهای سریال را دیدم خیالم راحت شد. لذت بردم از بازی  خوب و باورپذیرِ "میلاد‌کی مرام" و "بهنوش طباطبایی" هم به اندازه بود اما شاید کمی زیباتر از تصوری که از چهره‌ی زری داشتم که باز هم تاکید می‌کنم لازمه‌ی تصویر هم همین بوده است. البته که بهنوش طباطبایی برای دفاع از بازیش در نقش زری مسلما در سریال سووشون فرصت بسیاری دارد ضمن اینکه بازیگرِ خوبی است.

به هر حال تصویر با کاغذ متفاوت است باید جذابیت و چشم‌نوازی خاص خودش را داشته باشد و گاه فیلمنامه‌نویس باید در تعلیق خرده پیرنگ‌ها پا فراتر بگذارد و این لازمه‌ی نوعی وفاداری به اقتباس است.

سریال سووشون از همان ابتدا حاشیه‌های بسیاری داشته که حالا قرار است از پلتفرم " نماوا" دیده شود که با موانعی رو به رو شده است که سانسور می‌تواند به‌طور کلی سریال را الکن کند. امیدواریم سختگیری‌ها نسبت به آن مرتفع شده و بیننده‌ی کنجکاو و عندتا کتاب دوست و کتابخوان بتواند از تماشای این اثر لذت ببرد.

منتظریم.

هما گویا

photo_2025-05-14_15-33-29.jpg

photo_2025-05-14_15-33-25.jpg

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید