از طرفی درخشش ساعد سهیلی در فیلم "گشت ارشاد" هم موجب شده بود تا انتظار داشته باشیم که بازی نه بهتر از گشت ارشاد اما لا اقل در حد و اندازه ی آن را از او در کلاشینکف ببینم اما در این آشفته بازاری که پدرش ساخته بود در ماند و انتظارهارا برآورده نکرد.
فیلم «کلاشینکف» به کارگردانی سعید سهیلی فیلمی تلخ در ژانر اجتماعی با تمی کمدی است که نه قابل دفاع است و نه پتانسیل آن را دارد که بتوان آن را نقد کرد.
داستان عادل پسر سربازی که خواهر دومش مورد تجاوز قرارگرفته و در یک عکس العمل شتابزده و بی قصد قبلی با اسلحهای که همراه دارد پست نگهبانیاش در بانک را ترک میکند تا انتقام خواهرش را بگیرد.
عادل با شوهرخواهر بزرگش (جمشید هاشم پور) که مرد شروری است مشاجره می کند و در این میان تیری شلیک شده و شوهر خواهرش به دست او کشته می شود .
از اینجا به بعد ما با کارآکترهائی اشنا می شویم که بعضی به سختی در داستان می گنجند و بعضی از قصه بیرون میزنند.
شخصیت هائی مثل دوست عادل (شهرام حقیقت دوست) که روی صورت دختری که جواب رد به او داده است اسید پاشیده و دختر حاضر شده از قصاص بگذرد به شرط اینکه دوست عادل با او ازدواج کند و مجبور باشد تا آخر عمر چهره اش را تحمل کند.
و یا عموی عادل (فرهاد اصلانی) یک جانباز موجی است که اصلا معلوم نیست در این قصه به چه درد می خورده است.
بعد هم که با حضور شخصیت خاکستری رضا کلاش (رضا عطاران) به داستان، فضائی کمدی و اکشن وارد فیلم می شود که تا آخر هم نمی توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم.اگر هم ارتباطی باشد صرفن به دلیل بازی خوبی است که از عطاران می بینیم.
در این قصه ، عادل خواهر دیگری هم دارد . این یکی کودک است و ناشنوا که قرار است چاشنی بار دراماتیک و تعلیق فیلم باشد که باز هم در این زمینه ناکام است.
و در آخر ...پایان بندی فیلم با کپی برداری از فیلم قبلی سعید سهیلی که فقط یکبار مصرف بوده و در کلاشینکف به هیچ عنوان کارائی ندارد تیر خلاصی است به نظر بیننده ای که به تماشای این فیلم نشسته اند .