هما گویا / سی و یک نما – ساعت از ده شب گذشته و من به سختی کمد لباس هایم را وارسی می کنم تا لباسی که مناسب این جشن است بیابم، حتی اگر مقصدم نه سالن همایش ها بلکه حراست برج میلاد باشد . دهنم تلخ است و چشمانم تار. صدای قلبم توی گوشم پیچیده واین قلب لعنتی ام آنقدر محکم به قفسه ی سینه ام می کوبد که انگار می خواهد از حلقم بیرون بزند. مگر نه اینکه ما در این سال ها، بی حرمتی کم دیده ایم و به روی خودمان نیاوردیم!! اما چرا انقدر آشفته ام؟؟ شاید دلم می خواست اگر قرار است لگد هم بخورم، از اسبی با اصالت باشد.
هما گویا/سی و یک نما - سریال گاندو با بهترین امکانات ساخته شد، در بهترین کنداکتور قرار گرفت وتوجه مخاطب خاص و عام را جاب کرد. مخاطب عام که پس از مدت ها یک سریال پلیسی هیجان انگیز، خوش ساخت با بازی های خوب می دید و مخاطب خاصی که حیران مانده بود از این ساخت و پخش این سریال.گاندو جگر عده ای از سیاسیون را حال می داد و جگر عده ای دیگر را می سوزاند. اما هر چه بود سریال جگر داری است که انقدر پشتش محکم بود که لازم نباشد برای این همه جگرداری ایستاده تشویقش کنیم
هما گویا / سی و یک نما – وقتی رهی و لیلی زنگ خانه ی حاجی را زدند انگار که یه چیزی سر جایش نبود.پوشش لیلی با آن چادری که سرکرده بود با ناخن های لاک زده اش همخوانی نداشت. وقتی هم که حاجی در را باز کرد، انگار نه انگار یک زن شوهردار با حجب و حیا برای اولین بار است که رفیق قدیمی شوهرش را می بیند. کلامش جور دیگری بود.
هما گویا / سی و یک نما _ از نیما جاویدی نقل قولی می کنم که همه به آن معتقدیم: " انتخاب نوید محمدزاده برای نقش اول فیلم «سرخپوست» یک ریسک بزرگ بود که یا بهترین ویژگی میشد و یا اشتباه ترین انتخاب".
هما گویا / سی و یک نما - این روزها بحث جنجالی در فضای مجازی در میان این حجم از دغدغه های سیاسی و اقتصادی اقدام زوج رامبد جوان و نگار جواهریان برای تولد فرزندشان در کانادا است که از جهتی هم می شود به واکنش های تندی که در این باره می شود نگاهی مثبت داشت
هما گویا/سی و یک نما – سالن پر است از تماشاگرانی که عمدتا جوان هستند . چراغ ها خاموش می شوند و فیلم آغاز اما من انگار در سالن دیگری نشسته ام دارم فیلم «مهر مادری» می بینم. داستان همان پسر بچه ی بی پناهی که می خواست "فاطمه معتمد آریا" مادرش باشد.
هماگویا/سی و یک نما - این جمله را از زبان کوین(جیمزمک آووی) می شنویم که "سرخورده ها همیشه قویترین ها" هستند. انگار "شیامالان" در وهله اول به کوین گفته است که "من از تو یکی از همان کارآکترها را می خواهم. با همان گریم.این دنباله ی همان است. فکر کن به سه سال پیش برگشته ای و می خواهی دوباره در فیلم "شکاف" بازی کنی. همه چیزهمان است و حتی نگاهت هم باید همان باشد. باز هم قرار است بیش از یک شخصیت داشته باشی اما نه به تعدد شخصیت های فیلم شکاف.
او ما را هم گول میزند و به بیننده هم همین را در سکانس اول القا می کند چرا که فیلم پایانی بر سه گانه ی ذهن شیامالان است. انگار قسمت دوم فیلم شکاف محصول2016 همین کارگردان است. باز هم دخترهایی ربوده شده اند. شاید یک قاتل سریالی یا یک روانی دوقطبی ویا چند شخصیتی...
هما گویا / سی و یک نما – هفته ی گذشته سریال «سال های دور از خانه» و روز گذشته «هیولا» در حالی به سبد خرید کالای ایرانی ها اضافه شد که با ده هزار تومان نمی شود به جز خرید همین کالای فرهنگی انتظار دیگری داشته باشیم. البته شاید یک بسته پفک و چند آدامس یا دو نخ سیگار.
هما گویا / سی و یک نما – مراسم امضای کتاب است و از زاویه نگاه دلفین به طرفداران کتابش می نگریم که هر یک اسمی را برای امضا می گویند و در مورد کتاب نظرشان را می دهند. حالا دوربین چهره ی او را به ما نشان می دهد که پشت میز نشسته. زنی جذاب و میانسال. هنوز کلی آدم در سالن منتظر است اما دلفین دیگر نه جسمی و نه روحی توان امضا کردن ندارد و از مدیر برنامه هایش می خواهد تا مراسم را تعطیل کند. همانطور که سرش را پایین گرفته، صدایی او را به خود می آورد که از او می خواهد تا فقط همین یک کتاب را هم امضا کند. زنی زیبا و جوان که انگار به لحظه ای دلفین را مسخ کرده است. اما این زن چطور به او نزدیک شده، وقتی که مراسم امضاء کتاب تمام شده است!؟
هما گویا / سی و یک نما - خبر نداشتم که "سروش صحت" قرار است ساختن یک فیلم بلند سینمایی را تجربه کند، وگرچه مدت ها بود که منتظر چنین اتفاقی بودم اما نه من و نه هیچکس دیگر فکر نمی کرد که کارگردان و نویسنده ی سریال های موفق طنز تلویزیونی بخواهد چنین دراین زمینه پوست بیاندازد و ژانری درست در مقابل امضایی که از او می شناسیم پای کاری بگذارد با گردشی صد و هشتاد درجه.
البته این اتفاقی است که در میانسالی برای خیلی از فیلمسازان جهان افتاده. اتفاقی به نام تغییر ژانر درمورد فیلمسازانی که در ژانرو گونه ی خاصی تبحر دارند وشناخته شده اند.